کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غلتش عمودبه خط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
rolling balance
نیروسنج غلتش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نیروسنج تونل بادی که نیروها و گشتاورها را در هنگام غلت مدل حول محور موازی با جریان هوا اندازهگیری میکند
-
rolling hitch, magnus hitch
خفت غلتش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خفتی که در هنگام وارد آمدن نیروی کشش از سمتی معین به تیرک بار یا جرثقیل با دو بار بستن ابتدا و انتهای طناب به دور تیرک بسته میشود
-
rolling period, period of roll
دورۀ غلتش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مدتزمانی برحسب ثانیه که یک شناور از یک پهلو به پهلوی دیگر غلت میخورد
-
inline roll, crossline direction
غلتش بهخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] جابهجایی باریکه در راستای موازی با خطوط گیرنده
-
crossline roll, x-line roll
غلتش عمودبهخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] جابهجایی باریکه در امتداد عمود بر خطوط گیرنده
-
rolling radius differential
تفاضل شعاع غلتش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تفاوت شعاعهای غلتش دو چرخ در یک محور