کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غلا می کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غلا می کردن
دیکشنری فارسی به عربی
عبد
-
واژههای مشابه
-
غلا م
دیکشنری فارسی به عربی
عبد , قن
-
غلا ف
دیکشنری فارسی به عربی
مهبل , هالة
-
قحط و غلا
لغتنامه دهخدا
قحط و غلا. [ ق َ طُ غ َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) قحطی و خشک سالی .
-
غلا م گردش
دیکشنری فارسی به عربی
ممر
-
غلا ف سبوس
دیکشنری فارسی به عربی
قد
-
معاء غلا ظ
دیکشنری فارسی به عربی
قولون
-
قَحط و غَلا
فرهنگ گنجواژه
کمیابی.
-
قحط و غلا
لهجه و گویش تهرانی
قحطی
-
غلا ف یا کاسه گل
دیکشنری فارسی به عربی
قشة
-
غذایی که از غلا ت تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
دیکشنری فارسی به عربی
حبوب
-
جستوجو در متن
-
نزو
لغتنامه دهخدا
نزو. [ ن َزْوْ / ن ُ زُوو ] (ع مص ) برجستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). از زمین برجستن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ).وثب . وثوب . (المنجد) (از اقرب الموارد). نزاء. نزوان . (منتهی الارب ). و اسم از آن نِزاء و نُزاء است و آن در مورد حافر و ظلف و سباع...
-
ملخ
لغتنامه دهخدا
ملخ . [ م َ ل َ ] (اِ) ترجمه ٔ جراد . (آنندراج ). معروف است ، به عربی جراد گویند. (انجمن آرا). جانورکی بال دار که گاه خسارت و زیان بسیار وارد می آورد و کشت و زرع را به طوری نابود می کند که مورث قحط و غلا می شود. (ناظم الاطباء). در اوستا، «مذخه » . در...