کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غلام آباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غلام آباد
لغتنامه دهخدا
غلام آباد. [ غ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کولیوند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد که در 29هزارگزی باختر الشتر و 22هزارگزی باختر شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه قرار دارد. تپه ماهور و سردسیر است . سکنه ٔ آن 54 تن شیعه اند که به زبان لکی و فارسی سخن میگویند...
-
غلام آباد
لغتنامه دهخدا
غلام آباد. [ غ ُ ] (اِخ ) دهی است ازبخش دره شهر شهرستان ایلام که در 9هزارگزی شمال خاوری دره شهر و 3هزارگزی شمال راه مالرو دره شهر به ماژین قرار دارد. جلگه و گرمسیر است ، سکنه ٔ آن 258 تن شیعه هستند که به لهجه ٔ لکی سخن میگویند. آب آن از رودخانه ٔ سیک...
-
غلام آباد
لغتنامه دهخدا
غلام آباد. [ غ ُ ](اِخ ) دهی است از دهستان گاورود بخش کامیاران شهرستان سنندج که در 64هزارگزی شمال خاوری کامیاران و 15هزارگزی شمال خاوری امیرآباد واقع است . کوهستانی و سردسیر است . سکنه ٔ آن 139تن سنی هستند. به زبان کردی سخن میگویند. آب آن از چشمه تأ...
-
واژههای مشابه
-
غُلَامٌ
فرهنگ واژگان قرآن
جوان - نوجوان -جواني که شاربش (سبيلش) تازه روئيده باشد (هم جوان نابالغ را شامل ميشود و هم بالغ )
-
کلاته غلام
لغتنامه دهخدا
کلاته غلام . [ ک َ ت ِ غ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش اسفراین شهرستان بجنورد. در دامنه و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کیوان غلام
لغتنامه دهخدا
کیوان غلام . [ ک َی ْ / ک ِی ْ غ ُ ] (ص مرکب ) آنکه کیوان بنده و فرمانبردار اوست : قمرسیر کیوان غلام . (حبیب السیر چ 1 تهران ص 322 جزو 4 از مجلد 3).
-
غلام حسن
فرهنگ نامها
(تلفظ: qolām hasan) (عربی) ] غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + حسن [ ، ارادتمند و فرمان بردار حسن ] منظور امام حسن (ع)[.
-
غلام حسین
فرهنگ نامها
(تلفظ: qolām hoseyn) (عربی) ] غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + حسین [ ، ارادتمند و فرمان بردار حسین ] منظور امام حسین (ع)[.
-
غلام عباس
فرهنگ نامها
(تلفظ: qolām abbas) (عربی) ] غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + عباس [ ، ارادتمند و فرمان بردار عباس ] منظور حضرت عباس (ع)[.
-
غلام محمد
فرهنگ نامها
(تلفظ: qolām mohammad) (عربی) ] غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + محمد [ ، ارادتمند و فرمان بردار محمد ] منظور حضرت محمد (ص)[.
-
طغرل غلام
لغتنامه دهخدا
طغرل غلام . [ طُ رِ / رُ ل ِ غ ُ ] (اِخ ) وی غلام محمود و یوسف پسران ناصرالدین بود. بیهقی گوید: وی را عزیزتر از فرزندان داشتی . وی را بفریفتند بفرمان سلطان و تعبیه ها کردند تا بر وی مشرف باشد و هرچه رود می بازنماید تا ثمرات این خدمت بیابد به پایگاهی ...
-
غلام احمد
لغتنامه دهخدا
غلام احمد. [ غ ُ اَ م َ ] (اِخ ) (میرزا...) او راست : 1 - حمامة البشری الی اهل مکةو صلحاء ام القری . به سال 1311 هَ . ق . در هند چاپ شده است . 2- قصائد احمدیة (المسیح الموعود و المهدی المعهود) که به سال 1329 هَ . ق . در قادیان هند به چاپ رسیده است . ...
-
غلام الابهری
لغتنامه دهخدا
غلام الابهری . [ غ ُ مُل ْ اَ هََ ] (اِخ ) رجوع به ابوجعفربن محمدبن عبداﷲ الابهری شود.
-
غلام الراشدی
لغتنامه دهخدا
غلام الراشدی . [ غ ُ م ُرْ را ش ِ ] (اِخ ) وی به قول صاحب «اخبار الراضی » از طرف ابن رائق حاکم حمص و اعمال آن گردید (323 هَ . ق .). رجوع به اخبارالراضی ص 62 شود.