کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غلامحسین خان درویش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غلامحسین خان درویش
لغتنامه دهخدا
غلامحسین خان درویش . [ غ ُ ح ُ س َ ن ِ دَرْ ] (اِخ ) در سال 1251 هَ . ش .متولد شد. پدرش موسوم به حاجی بشیر از مردم طالقان بود که به موسیقی هم کمی آشنایی داشت و اندکی سه تار مینواخت . فرزندش را به موزیک دارالفنون سپرد. غلامحسین در آنجا به فراگرفتن خط،...
-
واژههای مشابه
-
غلامحسین رهنما
لغتنامه دهخدا
غلامحسین رهنما. [ غ ُ ح ُ س َ ن ِ رَ ن ِ ] (اِخ ) رجوع به رهنما شود.
-
غلامحسین سلیم
لغتنامه دهخدا
غلامحسین سلیم . [ غ ُ ح ُ س َ ن ِ س َ ] (اِخ ) زرد بوری . مورخ هندی است . او راست کتاب «ریاض السلاطین » و آن کاملترین کتاب به فارسی است که از تاریخ اسلام در بنگال گفتگو میکند. (از اعلام المنجد).
-
غلامحسین میرزا
لغتنامه دهخدا
غلامحسین میرزا. [ غ ُ ح ُ س َ ] (اِخ ) قاجار، ملقب به صدرالشعرا فرزند ملک ایرج میرزا شاعر معروف است که در اواخر قرن سیزدهم در تبریز اقامت داشت و از ملازمان مظفرالدین شاه قاجار بود و لقب صدرالشعرا را نیز مظفرالدین میرزا به وی داده بود. (از مقدمه ٔ دیو...
-
مزرعه ٔ غلامحسین
لغتنامه دهخدا
مزرعه ٔ غلامحسین . [ م َ رَ ع َ ی ِ غ ُ ح ُ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد در 6هزارگزی شرق الیگودرز و 4هزارگزی راه الیگودرز به گلپایگان ، در جلگه ٔ معتدل واقع و دارای 203 تن سکنه است . آبش از قنات ، محصولش غلات و لب...
-
ده غلامحسین یارانی
لغتنامه دهخدا
ده غلامحسین یارانی . [ دِه ْ غ ُ ح ُ س َ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 10هزارگزی جنوب ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 150 تن . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
جستوجو در متن
-
درویش خان
لغتنامه دهخدا
درویش خان . [ دَرْ ] (اِخ ) شهرت غلامحسین درویش است . رجوع به درویش (غلامحسین ...) شود.
-
درویش
لغتنامه دهخدا
درویش . [ دَرْ ] (اِخ ) (غلامحسین ...) معروف به درویش خان (1251 - 1305 هَ . ق .). آهنگساز ایرانی و استاد بزرگ تار متولد تهران ، پدرش بشیر طالقانی کارمند اداره ٔ پست و با موسیقی آشنا بود و پسر را در حدود 10 یا 11 سالگی به دسته ٔ موزیک دارالفنون سپرد، ...
-
تار
لغتنامه دهخدا
تار. (اِ) چیز دراز بسیار باریک مثل موی و لای ابریشم و رشته ٔپنبه و تنیده ٔ عنکبوت . (فرهنگ نظام ). تانه ٔ بافندگان که نقیض پود است . (برهان ) (انجمن آرا). ریسمان جامه که بهندی تانا گویند. (غیاث اللغات ). ریسمان پارچه که در طول واقع شده است ، و آنکه د...