کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غلاف کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ذو غلاف ورقي
دیکشنری عربی به فارسی
کتاب جلد کاغذي
-
جستوجو در متن
-
sheathes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غلاف، غلافدار کردن، پوشاندن، کند کردن، غلاف کردن
-
ensheathing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احتیاط، در غلاف محصور کردن، غلاف کردن، غلافدار کردن
-
ensheathed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشرده، در غلاف محصور کردن، غلاف کردن، غلافدار کردن
-
ensheathe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نفوذ، در غلاف محصور کردن، غلاف کردن، غلافدار کردن
-
ensheathes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حواس پرت، در غلاف محصور کردن، غلاف کردن، غلافدار کردن
-
sheathe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلاهبرداری، غلافدار کردن، پوشاندن، کند کردن، غلاف کردن
-
intussuscept
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انتوسسپت، در خود گرفتن، جذب کردن، غلاف کردن
-
husk
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوسته پوسته شدن، پوست، غلاف، حقه گل، بی سبوس کردن، بی پوشش کردن
-
invaginate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشتاق، غلاف کردن، توی خود برگرداندن، پیچ خوردن روده
-
invaginated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهاجم، غلاف کردن، توی خود برگرداندن، پیچ خوردن روده
-
cover
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشش، جلد، رویه، سر، روپوش، فرش، لفاف، سر پوش، سقف، پاکت، غلاف، غشا، پوشاندن، پنهان کردن، تامین کردن، جلد کردن، طی کردن، پوشیدن
-
اغلاف
لغتنامه دهخدا
اغلاف . [اِ ] (ع مص ) پوشش ساختن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). پوشش ساختن شیشه را: اغلظ القارورة؛ جعل لها غلافاً. (از اقرب الموارد). چیزی را بغلاف ساختن . (تاج المصادر بیهقی ). غلاف کردن . (المصادر زوزنی ). || در غلاف کردن چیزی را...
-
covers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشش می دهد، پوشش، جلد، رویه، سر، روپوش، فرش، لفاف، سر پوش، سقف، پاکت، غلاف، غشا، پوشاندن، پنهان کردن، تامین کردن، جلد کردن، طی کردن، پوشیدن
-
تغلیف
لغتنامه دهخدا
تغلیف . [ ت َ ] (ع مص ) در غلاف کردن شیشه را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). در غلاف کردن قاروره و کتاب و جز آنها را. (از اقرب الموارد). || غالیه برکردن . (تاج المصادر بیهقی ). غالیه مالیدن بر ریش خود. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).