کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غطیفی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غطیفی
لغتنامه دهخدا
غطیفی . [ غ ُ طَ ] (اِخ ) ازهربن یزیدبن ضماد. وی از مقدادبن اسود روایت کند، و حارث بن یزید از او روایت دارد. (از انساب سمعانی ورق 410ب ).
-
غطیفی
لغتنامه دهخدا
غطیفی . [ غ ُ طَ ] (اِخ ) سهل بن سعید غطیفی مصری . وی پیش پیغمبر اسلام آمد و در فتح مصر حاضر بود. (از انساب سمعانی ورق 410ب ).
-
غطیفی
لغتنامه دهخدا
غطیفی . [ غ ُ طَ ] (اِخ ) شریک بن سمحاء . وی نیز از بنی غطیف است و صحابی است . (از انساب سمعانی ورق 410ب ).
-
غطیفی
لغتنامه دهخدا
غطیفی . [ غ ُ طَ ] (اِخ ) عابس بن ربیعة. وی در فتح مصر حاضر بود. (از انساب سمعانی ورق 410ب ).
-
غطیفی
لغتنامه دهخدا
غطیفی . [ غ ُ طَ ] (اِخ ) عابس بن سعید مرادی . وی قاضی مصر واز حکمرانان و از بنی غطیف بود. (از انساب سمعانی ورق 410). عابس هوش سرشاری داشت . مسلمةبن مخلد شرطة مصر را به وی واگذار کرد (49 هَ . ق .) پس از آن او را به دریا برگماشت و او در مرزها جنگید. س...
-
غطیفی
لغتنامه دهخدا
غطیفی . [ غ ُ طَ ] (اِخ ) عبدالعزیزبن سهل بن سعد، مکنی به ابوالاصبع، او از موالی و محدث بود، و به سال 210 هَ. ق . درگذشت . رجوع به انساب سمعانی ورق 410ب شود.
-
غطیفی
لغتنامه دهخدا
غطیفی . [ غ ُ طَ ] (اِخ ) فروةبن مسیک غطیفی مرادی . صحابی و محدث است . صاحب الاستیعاب آرد: فروةبن مسیک (یا مسیکة)بن حارث ابن سلمةبن حارث بن کریب غطیفی ثم المرادی . اصل او از یمن بود. به سال نهم هجری قمری نزد پیغمبر آمد و مسلمان شد. ابوعمرو گوید: فروة...
-
غطیفی
لغتنامه دهخدا
غطیفی . [ غ ُ طَ فا ] (اِخ ) نام اسپی که مسلمین داشتند. (از منتهی الارب ).
-
غطیفی
لغتنامه دهخدا
غطیفی . [ غ ُ طَ فی ی ] (ص نسبی ) منسوب است به غُطَیف که بطنی از مراد است . (از انساب سمعانی ورق 410 ب ).
-
واژههای همآوا
-
قطیفی
لغتنامه دهخدا
قطیفی . [ ق َ ] (اِخ ) ابراهیم بن سلیمان حلی نجفی ، مکنی به ابواسماعیل . از فقهاء و مجتهدان و محدثان امامی قرن 11 هجری و معاصر با شاه طهماسب صفوی است (930-984 هَ . ق .).وی از مشایخ اجازه ٔ بسیاری از علمای عصر خود بوده وبا معاصر خود محقق کرکی مناظراتی...
-
قطیفی
لغتنامه دهخدا
قطیفی . [ ق َ ] (اِخ ) احمدبن صالح بحرانی .از علمای امامیه ٔ اوایل قرن چهاردهم هجری و از شاگردان شیخ مرتضی انصاری است . او راست : 1- التحفة الاحمدیة. 2- دیوان اشعار، این کتاب چاپ شده است . وی به سال 1315 هَ . ق . در شصت وپنج سالگی در بحرین درگذشت . (...
-
قطیفی
لغتنامه دهخدا
قطیفی . [ ق َ ] (اِخ ) علی بن حسن بن علی بن سلیمان بن احمد بحرانی . از دانشمندان و از شاگردان شیخ احمد قطیفی است : او راست : 1- انوار البدرین و مطلع النیرین فی تراجم علماء الاحساء و القطیف و البحرین . 2- التوحید. وی به سال 1340 هَ . ق . درگذشت . (الذ...
-
قطیفی
لغتنامه دهخدا
قطیفی . [ ق َ ] (ص نسبی ) نسبت است به قطیف . (اللباب ). رجوع به قطیف شود.