کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غضیا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غضیا
لغتنامه دهخدا
غضیا. [ غ َض ْ ] (ع ص ، اِ) لغتی در غضیاء. (منتهی الارب ).مقصور غضیاء. (اقرب الموارد). رجوع به غضیاء شود.
-
واژههای همآوا
-
قزیع
لغتنامه دهخدا
قزیع. [ ق ُ زَ ] (اِخ )تیره ای است از بجیله از دوده ٔ قزیعبن فتیان بن ثعلبةبن معاویةبن یزیدبن غوث بن انماربن اراش . (اللباب ).
-
جستوجو در متن
-
غضبی
لغتنامه دهخدا
غضبی . [ غ َ با ] (ع ص ، اِ) مؤنث غضبان . (منتهی الارب ): امراءة غضبی ؛ زنی خشمگین . (مهذب الاسماء). به خشم آمده . غضبناک . || گله ٔ صدشتر، و آن (غضبی ) معرفه است و «اَل » و تنوین بدان داخل نمیشوند، گفته اند که آن مصحف غضیا است . (از منتهی الارب ) (...