کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غصغص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غصغص
لغتنامه دهخدا
غصغص . [ غ َ غ َ ] (ع اِ) گیاهی است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
قصقص
لغتنامه دهخدا
قصقص . [ ق َ ق َ ] (ع اِ) روئیدنگاه موی سینه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
قسقس
لغتنامه دهخدا
قسقس . [ ق َ ق َ ] (ع اِ) شیر بیشه . (منتهی الارب ). اسد. (اقرب الموارد). قُساقِس . (اقرب الموارد).
-
قصقص
لغتنامه دهخدا
قصقص . [ ق ُ ق ُ ] (ع ص ) غلیظ. درشت اندام . (منتهی الارب ): رجل قصقص . || قصیر و کوتاه بالا. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).