کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غش و ریسه رفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
غش غش خندیدن
لغتنامه دهخدا
غش غش خندیدن . [غ َ غ َ خ َ دی دَ ] (مص مرکب ) خندیدن به حد بیتابی .
-
غَش غَشِ ،()زدن
لهجه و گویش تهرانی
خنده شدید
-
غش مشک
لغتنامه دهخدا
غش مشک . [ غ َ م ُ ] (اِ مرکب ) گیاه رامک است که از طریق حیله بامشک مخلوط کنند. (از فرهنگ شعوری ج 2 ورق 187 الف ). گیاهی که در مشک آمیزند. غشامک . (از ناظم الاطباء).
-
غش کردن
فرهنگ فارسی معین
(غَ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) (عا.) بیهوش شدن .
-
غش کردن
فرهنگ فارسی معین
(غِ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) خیانت کردن ، ناراستی کردن .
-
غش کرده
دیکشنری فارسی به عربی
عقل باطن
-
غش کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اغماء , انهيار
-
صرع (غش)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: qaš طاری: qaš طامه ای: qaš طرقی: qaš کشه ای: qaš نطنزی: qaš
-
غش کردن
لهجه و گویش تهرانی
یکوری افتادن:تو زنونه ()= رو تجیر(پرده حایل) انداختن خود.
-
بیغش
واژهنامه آزاد
بدون ناخاصی ، بدون کلک
-
crew red out
سرخغش خدمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] حالتی که در آن خدمۀ هواگَرد دچار سرخغش میشوند
-
pilot red out
سرخغش خلبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] حالتی که در آن خلبان بالگَرد در حرکت روبهپایین بالگَرد دچار سرخغش میشود
-
غش یا بیهوشی وحمله در زنان
دیکشنری فارسی به عربی
هستيريا
-
واژههای همآوا
-
غش و ریسه،()رفتن
لهجه و گویش تهرانی
از خنده بی حال شدن