کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غسلگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
غسلگاه
/qoslgāh/
معنی
جای غسل کردن؛ محل غسل.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
غسلگاه
لغتنامه دهخدا
غسلگاه . [ غ ُ ] (اِ مرکب ) جای غسل کردن . مکانی که در آن غسل کنند : زلفش فروگذاشته سر در شراب عیددیری است غسلگاه شده حوض کوثرش . خاقانی .غسلگاهم به آبدانی کردکز گهر سرخ بود واز زر زرد.نظامی .
-
غسلگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] [قدیمی] qoslgāh جای غسل کردن؛ محل غسل.