کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غزالک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
غزالک
/qazālak/
معنی
۱. [مصغرِ غزال] (زیستشناسی) غزال کوچک؛ آهوبره.
۲. [مجاز] زن زیبا.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
غزالک
لغتنامه دهخدا
غزالک .[ غ َ ل َ ] (اِ مصغر) غزال کوچک . رجوع به غزال شود. || مجازاً به معنی زن زیبارو : گرد غزالکان و گوزنان بزم شاه فحلی کند چو گورخرک گرد مادرک .خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 650).
-
غزالک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] [قدیمی] qazālak ۱. [مصغرِ غزال] (زیستشناسی) غزال کوچک؛ آهوبره.۲. [مجاز] زن زیبا.