کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غر و غربیله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غر و غربیله
لغتنامه دهخدا
غر و غربیله . [ غ ِ رُ غ َ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) ناز با کون و کچول .ترکیبی از غر + غربیله . رجوع به همین مدخل ها شود.
-
واژههای مشابه
-
غُر
لهجه و گویش تهرانی
تورفتگی،باد فتق
-
غر افتادن
لغتنامه دهخدا
غر افتادن . [ غ ِ اُ دَ ] (مص مرکب ) کشتار واقع شدن :غر افتادن میان قومی . قر افتادن . رجوع به غر شود.
-
غر کردن
لغتنامه دهخدا
غر کردن . [ غ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آهسته سخن گفتن از سر خشم . سخن گفتن اعتراض آمیز. ناخشنودی کردن با کلماتی نامفهوم . غر زدن . غرغر کردن . لندیدن . لندلند کردن . ژکیدن . قرقر کردن . رجوع به مدخل های مذکور شود.
-
غر انداختن
فرهنگ فارسی معین
(غِ. اَ تَ) (مص م .) (عا.) چیزی را تا آخر مصرف کردن ، تمام کردن .
-
غر زدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . ~ .) (مص م .) قر زدن ؛ فریفتن دختر یا زنی برای کامجویی از او.
-
لا غر
دیکشنری فارسی به عربی
اهانة , بسيط , رقيق , زاوي , ضييل , لحم بدون دهن , نحيف , نحيل
-
لا غر شدن وکردن
دیکشنری فارسی به عربی
بسيط
-
لا غر کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اضعف , رقيق , نقع
-
لا غر شدن
دیکشنری فارسی به عربی
ضمور
-
واژههای همآوا
-
قر و غربیله
فرهنگ فارسی معین
(قِ رُ غَ لِ) (اِمر.) عشوه ، قر و غمزه .
-
قر و غربیله
لغتنامه دهخدا
قر و غربیله . [ ق ِ رُ غ َ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) کول وکچول . قروفر و قروغمزه .
-
قِر و غَربیله
فرهنگ گنجواژه
عشوهگری.