کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غرولند کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غرولند کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احسد , اربية , اشتک , زمجرة , نعيق
-
واژههای مشابه
-
غرولند زدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . زَ دَ)(مص ل .)(عا.) آهسته سخن گفتن از سر خشم و اعتراض .
-
واژههای همآوا
-
غر و لند کردن
لغتنامه دهخدا
غر ولند کردن . [ غ ُرْ رُ ل ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) غرو لند زدن . غر زدن . غرغر کردن . قر زدن . قرقر کردن . لند و لند کردن . ژکیدن . رجوع به غر و لند زدن شود.
-
جستوجو در متن
-
murmur
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمزمه، غرولند، شکایت، غرغر، سخن نرم، غرولند کردن، ژکیدن، زمزمه کردن، من من کردن، غرغر کردن
-
احسد
دیکشنری عربی به فارسی
غرولند کردن , غبطه خوردن , مضايقه کردن
-
اشتک
دیکشنری عربی به فارسی
شکايت کردن , غرولند کردن , ناليدن
-
mutter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهره، غرغر، غرولند، لندلند، سخن زیر لب، غرغر کردن، غرولند کردن، جویده سخن گفتن، من من کردن
-
complain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شكايت كردن، شکایت کردن، غرولند کردن، نالیدن، ناله و شکایت کردن
-
muttered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریه کرد، غرغر کردن، غرولند کردن، جویده سخن گفتن، من من کردن
-
complaining
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکایت میکنم، شکایت کردن، غرولند کردن، نالیدن، ناله و شکایت کردن
-
complained
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکایت کرد، شکایت کردن، غرولند کردن، نالیدن، ناله و شکایت کردن
-
لُندیدن
لهجه و گویش تهرانی
غر زدن، غُرغُر کردن، غرولند