کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غرنیچی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غرنیچی
لغتنامه دهخدا
غرنیچی . [ غ َ ] (اِ) سرما و زمستان سخت . (برهان قاطع) (اقرب الموارد) (انجمن آرا). به حذف نون نیز دیده شده است . (آنندراج ) (انجمن آرا). سرمای سخت و زمستان و غرنچی به حذف تحتانی مخفف آن است .
-
غرنیچی
لغتنامه دهخدا
غرنیچی . [ غ َ ] (اِخ ) نام شخصی است معین یا غیر معین : چو غرنیچی به محشر زنده گرددبسنجد طاعتش ایزد به میزان کم آید طاعتش گوید خدایاترازو پله دارد سر بگردان .(فرهنگ نظام ).
-
جستوجو در متن
-
غرنچی
لغتنامه دهخدا
غرنچی . [ غ َ ن ِ ] (اِ) مخفف غرنیچی و به معنی آن است . (از فرهنگ نظام ). رجوع به غرنیچی شود.
-
غریچی
لغتنامه دهخدا
غریچی . [غ َ ] (اِ) سرمای سخت . (برهان قاطع) (آنندراج ). سرماو غرنیچی به اضافه ٔ نون نیز آمده . (فرهنگ رشیدی ).