کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غرمب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
غرمب
/qoromb/
معنی
= غرنب
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
غرمب
لغتنامه دهخدا
غرمب . [ غ ُ رُ ] (اِ صوت ) در تداول شیرازیان آواز افتادن چیز سنگین در آب . (فرهنگ نظام ). غُرُنْب . گرمب .
-
غرمب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) qoromb = غرنب
-
واژههای مشابه
-
غُرُمب
لهجه و گویش تهرانی
صدای شدید
-
واژههای همآوا
-
غُرُمب
لهجه و گویش تهرانی
صدای شدید