کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غرما کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
غرما کردن
معنی
(غُ رَ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) تقسیم کردن طلبکاران مال بدهکار ور - شکسته ای را به نسبت طلب بین خود.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
غرما کردن
لغتنامه دهخدا
غرما کردن . [غ ُ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تقسیم کردن طلبکاران مال مدیون را. (از فرهنگ نظام ). در تداول عامه ، تقسیم کردن مال ورشکسته ای به نسبت میان دائنان . بهره بهره کردن مال ورشکستی را میان خود، به تساوی در ضرر؛ یعنی هریک به نسبت طلب خود ضرر متساوی ...
-
غرما کردن
فرهنگ فارسی معین
(غُ رَ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) تقسیم کردن طلبکاران مال بدهکار ور - شکسته ای را به نسبت طلب بین خود.
-
جستوجو در متن
-
حجر
لغتنامه دهخدا
حجر. [ ح َ ] (ع مص ) بازداشتن . (دهار) (ترجمان عادل بن علی ). منع کردن یعنی بازداشتن کسی را از تصرف در مال خویش و حرام کردن . (زوزنی ) (دستور اللغه ٔ ادیب نطنزی ). حظر. حظار. حظارة. (تاج المصادر بیهقی ). || دفع؛ حجراً له ؛ ای دفعا له ، و هو استعاذة م...