کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غرل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غرل
لغتنامه دهخدا
غرل . [ غ َ رَ ] (ع مص ) ختنه نشدن . غیر مختون ماندن . (از اقرب الموارد).
-
غرل
لغتنامه دهخدا
غرل . [ غ َ رِ ] (ع ص ) نیزه ٔ دراز. || مرد فروهشته و نرم اندام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). الرجل المسترخی الخلق : تقول رجل غرل الخلق . (اقرب الموارد).
-
غرل
لغتنامه دهخدا
غرل . [ غ ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَغرَل وغَرلاء. (اقرب الموارد). رجوع به اغرل و غرلاء شود.
-
غرل
لغتنامه دهخدا
غرل . [ غ ُ رَ ] (ع اِ) ج ِ غُرلَة. (اقرب الموارد). رجوع به غرلة شود.
-
جستوجو در متن
-
غرلاء
لغتنامه دهخدا
غرلاء. [ غ َ ] (ع ص ) تأنیث اَغرَل . (اقرب الموارد). زن ختنه ناشده و غیر مختون . (ناظم الاطباء). ج ، غُرل . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
-
غرلة
لغتنامه دهخدا
غرلة. [ غ ُ ل َ ] (ع اِ) غلاف سر نره ٔ غلام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، غُرَل . (اقرب الموارد). آن پوست که هنگام ختنه ببرند. قُلفة. غُلفة. (از اقرب الموارد).
-
اغرل
لغتنامه دهخدا
اغرل . [ اَ رَ ](ع ص ، اِ) ختته ناکرده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کودک ختنه ناشده : غرل الصبی غرلا؛ لم یختن فهو اغرل . و الانثی : غرلاء. (از اقرب الموارد). اغلف . نامختون . (یادداشت مؤلف ). || سال ارزان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (...
-
اندام
لغتنامه دهخدا
اندام . [ اَ ] (اِ) بدن . (برهان قاطع) (سروری ) (هفت قلزم ). بدن و تن . (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). بمجاز تمام بدن بلکه مطلق جسم را گویند لهذا اندام گل ، اندام کوه و اندام آفتاب هم آمده . (غیاث اللغات ) (از آنندراج ). تن . بدن . جسم . کالبد. (فرهنگ ف...