کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غرفات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
غرفات
/qor[a,o]fāt/
معنی
= غرفه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
غرفات
لغتنامه دهخدا
غرفات . [ غ ُ ] (ع اِ) ج ِ غرفة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). غُرُفات . غُرَفات . غُرَف . (اقرب الموارد). رجوع به غرفة شود.
-
غرفات
لغتنامه دهخدا
غرفات . [ غ ُ رَ ] (ع اِ) ج ِ غرفة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). غُرُفات . غُرفات . غُرَف . (اقرب الموارد). رجوع به غرفة شود.
-
غرفات
لغتنامه دهخدا
غرفات . [ غ ُ رُ ] (ع اِ) ج ِ غرفة. (منتهی الارب ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (اقرب الموارد). غُرفات . غُرَفات . غُرَف . (اقرب الموارد) : و هم فی الغرفات آمنون (قرآن 37/34).چون غرفات هشت خلد نه درت از مرتبی چون طبقات نه فلک شش سویت از منظمی .حسین آوی (...
-
غرفات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ غرفَة] [قدیمی] qor[a,o]fāt = غرفه
-
واژههای مشابه
-
غُرُفَاتِ
فرهنگ واژگان قرآن
بناهايي که بالاي بناهاي ديگر واقع شده باشند و از سطح زمين يا کف خانه بلندتر باشند .
-
غرفات النور
لغتنامه دهخدا
غرفات النور. [ غ ُ رُ تُن ْنو ] (ع اِ مرکب ) از اصطلاحات حکمای اشراق است و منظور از آن انوار مجرده می باشد و وجه تشبیه آن به غرفات ، آن است که مراتب و درجات آنها در شدت نوریت و ضعف مانند غرفه هایی است که بالای همدیگر قرار دارند : ان السائرین الذین یق...
-
واژههای همآوا
-
غُرُفَاتِ
فرهنگ واژگان قرآن
بناهايي که بالاي بناهاي ديگر واقع شده باشند و از سطح زمين يا کف خانه بلندتر باشند .
-
جستوجو در متن
-
غرف
لغتنامه دهخدا
غرف . [ غ ُ رَ ] (ع اِ) ج ِغُرفة. (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). غُرَفات . غُرُفات . غُرفات . (اقرب الموارد) : لنبوئنهم من الجنة غرفاً. (قرآن 58/29).تا روان پدر وجد ترا در فردوس بود ایام به حور و به قصور و به غرف . سوزنی .کای...
-
محلات
لغتنامه دهخدا
محلات . [ م َ ح َل ْ لا ] (ع اِ) ج ِ محلة. رجوع به محلة شود : و مرا مردی می باید که غرفات و محلات گرگان را همه شناسد. (چهارمقاله چ دانشگاه ص 155).
-
منظمی
لغتنامه دهخدا
منظمی . [ م ُ ن َظْ ظَ ](حامص ) منظم بودن . مرتب بودن . بسامانی : چون غرفات هشت خلد، نه درت از مرتبی چون طبقات نه فلک ، شش سویت از منظمی .(از ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 132).
-
تحایا
لغتنامه دهخدا
تحایا. [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ تحیة و تحیت . (اقرب الموارد) (قطر المحیط): ان السائرین الذین یقرعون ابواب غرفات النور مخلصین صابرین یتلقاهم ملائکةاﷲ، مشرقین یحیونهم بتحایاالملوک ... (حکمت اشراق صص 244 - 245). و رجوع به تحیة شود.
-
طوبیا
لغتنامه دهخدا
طوبیا. (اِخ ) غلام عمونی که پیشوای مخالفان بنای هیکل ثانی بود. چون وی از دختران اعیان و اشراف در سلک ازدواج خود میداشت بدان لحاظ همواره با بزرگان یهود مراسله و مکاتبه همی نمود و نحمیا را تهدید میکرد و در غیاب نحمیا منزل و مقام خود را در یکی از غرفات ...