کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غرغر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
قرقر
لغتنامه دهخدا
قرقر. [ ق ُ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چادگان بخش داران شهرستان فریدن واقع در 20000 گزی جنوب خاور داران و7000 هزارگزی راه داران به سمندگان . موقع جغرافیایی آن کوهستانی ، هوای آن معتدل . 271 تن سکنه دارد. محصول آن غلات آبی و دیمی ، کتیرا و شغل اها...
-
قرقر
لغتنامه دهخدا
قرقر. [ ق ُ ق ُ ] (اِخ ) نام مردی است . (منتهی الارب ).
-
قرقر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) qerqer ۱. صدای چرخ یا دولاب، هنگام چرخیدن.۲. صدای لولای در، هنگام بازوبسته شدن.
-
قرقر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عامیانه] qorqor = قر۱〈 قرقر کردن: (مصدر لازم) [عامیانه] = قر۱ 〈قر زدن
-
قُرقُر
فرهنگ گنجواژه
قُرولُند
-
جستوجو در متن
-
لُند و لُند
فرهنگ گنجواژه
غرغر کردن. () کردن= غُرغُر کردن.
-
منگه
واژهنامه آزاد
[monge] غرغر کردن ،غرغر، غر و لُند.
-
قرقر
لغتنامه دهخدا
قرقر. [ ق ُ ق ُ ] (اِ) غرغر. رجوع به غرغر شود.
-
تمتم
دیکشنری عربی به فارسی
من من , غرغر , لند لند , سخن زير لب , من من کردن , جويده سخن گفتن , غرغر کردن
-
murmur
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمزمه، غرولند، شکایت، غرغر، سخن نرم، غرولند کردن، ژکیدن، زمزمه کردن، من من کردن، غرغر کردن
-
growl
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خندیدن، غرغر کردن
-
murmuring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمزمه کردن، غرغر
-
growled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رشد کرد، غرغر کردن
-
growls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میچکد، غرغر کردن
-
غُرولُند
فرهنگ گنجواژه
غرغر، غرولند کردن.