کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غرشمال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
غرشمال
معنی
(غِ رَ) (اِ. ص .) = قرشمال : 1 - کولی . 2 - کنایه از: خوش بنیه ، لوند.
فرهنگ فارسی معین
مترادف و متضاد
ارقه، قرشمال، کولی، لوری، لولی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
غرشمال
واژگان مترادف و متضاد
ارقه، قرشمال، کولی، لوری، لولی
-
غرشمال
لغتنامه دهخدا
غرشمال . [ غ ِ رِ ] (ص ، اِ) نام گروهی مردم است در ایران و هند که دائماً در حرکت هستند و اسباب چلنگری و غربال میفروشند و ایشان را نفر و فیوج و کولی و غربتی هم گویند. بعضی از اهل لغت آن را با قاف ضبط کردند لیکن زبان ایل مذکور فارسی است پس نامشان هم فا...
-
غرشمال
فرهنگ فارسی معین
(غِ رَ) (اِ. ص .) = قرشمال : 1 - کولی . 2 - کنایه از: خوش بنیه ، لوند.
-
واژههای همآوا
-
قرشمال
واژگان مترادف و متضاد
ارقه، غربتی، غرشمال، غرهچی، قرهچی، کولی، لولی
-
قرشمال
لغتنامه دهخدا
قرشمال . [ ق ِ رِ ] (ص ، اِ) غربال بند. کولی . || مجازاً، بی حیا. بی شرم . (لهجه ٔقزوینی ). در بهار عجم و آنندراج آمده : به فتحتین ، مطربان همراهی کاولیها از بحر طویلی که شیخ ابوالفیض فیضی متضمن لغات متضاده در هجو تصنیف نموده معلوم شدکه زبان این جماع...
-
قِرِشمال
لهجه و گویش تهرانی
کولی
-
قِرِشمال
لهجه و گویش تهرانی
کولی / پرهیاهو، جنجالی،اطواری،فتنهگر،آپاردی
-
جستوجو در متن
-
کولی
واژهنامه آزاد
غرشمال، در گفتگوهای عامیانه.
-
غرشمار
فرهنگ فارسی معین
(غِ رِ) (ص .) نک غرشمال .
-
قرشمال
واژگان مترادف و متضاد
ارقه، غربتی، غرشمال، غرهچی، قرهچی، کولی، لولی
-
کولی
واژگان مترادف و متضاد
غربتی، غرشمال، قرشمال، لوریوش، لوری، لولی
-
ارقه
واژگان مترادف و متضاد
ارغه، دریده، رند، زرنگ، غرشمال، قرشمال، کلاش، نابکار، نادرست
-
غلبیربند
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) (ص فا.) 1 - غربال بند. 2 - کولی ، قرشمال ، غرشمال .