کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غذای مفصل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
bulky food
غذای حجیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] غذایی که حاوی مقدار زیادی آب و الیاف و مقدار کمی پروتئین است
-
smoked food
غذای دودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مادۀ غذایی، بهویژه گوشت یا ماهی، که در معرض دود قرار گرفته است
-
dietetic food
غذای رژیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] غذای فراوریشدهای که برای درمان در یک رژیم غذایی خاص گنجانده میشود
-
organic food, biological food/ biologic food
غذای زیستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] غذایی که در هیچیک از مراحل کاشت و پرورش و برداشت و فراوری اجزای آن از کودهای مصنوعی و مواد تنظیمکنندۀ رشد و پادزیستها و دیگر مواد ناساگار زیستی استفاده نمیشود
-
organic food
غذای زیستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← زیستغذا
-
signature dish
غذای شاخص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] خوراکی ویژه که موجب شهرت یک غذاخوری میشود
-
weaning food
غذای شیرگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] غذایی آسانهضم که در دورۀ انتقال از شیرخواری به غذاخوری به کودک داده میشود
-
cancer-fighting food
غذای ضدِسرطان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه، علوم پایۀ پزشکی] غذایی که اثر پیشگیریکننده یا مهارکننده در رشد یاختههای سرطانی دارد
-
medical food 2
غذای طبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] غذایی که پزشکان با هدف درمان طراحی میکنند و باید تحت نظر آنها مصرف شود
-
natural food
غذای طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] غذایی که در مراحل فراوری، افزودنیهایی مانند مواد نگهدارنده و رنگ خوراکهای مصنوعی به آن اضافه نشود
-
functional food
غذای فراسودمند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] غذایی که علاوه بر تغذیۀ فرد در پیشگیری از بیماری و حفظ سلامت او نیز مؤثر است
-
fast food, fast service food
غذای فوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا، عمومی] 1. غذایی که بهسرعت آماده شود و در اختیار مشتری قرار گیرد 2. غذاخوری عرضهکنندۀ غذای فوری
-
whole meal 2
غذای کامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] یک وعده غذا شامل پیشغذا و غذا و پیغذا
-
baby food
غذای کودک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] هرنوع غذای خاص کودکان ششماهه تا دوساله
-
long-life food
غذای ماندگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مادهای غذایی که میتوان آن را در دمای محیط برای مدت طولانی نگهداری کرد