کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غذاخوری با منوی کامل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
full-menu restaurant
غذاخوری با منوی کامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] غذاخوریای که صورتغذای آن شامل تعداد زیادی، دستِکم ده غذای اصلی است و بنا بر سفارش طبخ میشود متـ . رستوران با منوی کامل
-
واژههای مشابه
-
dinner theater
نمایشغذاخوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] غذاخوری که در آن شام درحین اجرای نمایش صرف میشود و بازیگران غالباً تماشاگران را به دنبال کردن نمایش ترغیب میکنند متـ . نمایشرستوران
-
tableware
وسایل غذاخوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ظروفی که برای غذا خوردن از آنها استفاده میشود، از قبیل بشقاب و لیوان و کارد و چنگال
-
roof-top restaurant/ rooftop restaurant
بامغذاخوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] غذاخوری واقع بر بام یک ساختمان متـ . بامرستوران
-
serviceware
ظروف غذاخوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] انواع بشقاب و سینی و کارد و چنگال و قاشق که در اختیار مشتری قرار دادن آنها بخشی از خدمات پذیرایی است
-
drive-through restaurant
غذاخوری بگیروبِران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی بنگاه پذیرایی که در آن سفارش سرنشینان خودروها ازطریق باجه در اختیار آنها قرار میگیرد تا در جای دیگر صرف کنند متـ . رستوران بگیروبِران
-
delicatessen restaurant
غذاخوری حاضری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] غذاخوری که غذاهای آماده مانند انواع ساندویچ و رستبیف و سالاد سیبزمینی عرضه میکند متـ . رستوران حاضری
-
family-style restaurant
غذاخوری خانواده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی غذاخوری خودمانی که غذاهای آن غالباً در دیس عرضه میشود و مهمانان خودشان از خود پذیرایی میکنند متـ . رستوران خانواده
-
restaurant car
غذاخوری قطار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] واگنی در قطار که بهصورت غذاحوری/ رستوران از آن استفاده شود متـ . رستوران قطار
-
غذاخوری قطار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ← رستوران قطار
-
ethnic restaurant
غذاخوری قومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] غذاخوریای که غذاهای ویژۀ یک ملت یا یک قوم را عرضه میکند متـ . رستوران قومی
-
staff restaurant
غذاخوری کارکنان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] غذاخوری ویژۀ کارکنان مهمانخانه/ هتل یا باشگاه یا دیگر سازمانهای خدماتی متـ . رستوران کارکنان
-
speciality restaurant
غذاخوری ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] غذاخوریای که در ارائۀ غذاهای خاص مانند غذاهای دریایی یا غذاهای برگرفته از مکاتب آشپزی خاص از قبیل غذای مکزیکی یا هندی تخصص دارد متـ . رستوران ویژه
-
place setting
وسایل غذاخوری یکنفره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] یک دست وسایل غذا خوردن مخصوص یک نفر