کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غدی
لغتنامه دهخدا
غدی . [ غ َ دی ی ] (ع ص نسبی ) نسبت به غد. غدوی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
غدی
لغتنامه دهخدا
غدی . [ غ ُ دَن ْ / دا ] (ع اِ) ج ِ غدوة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). الغُدی جمع غدوة و منه قول الشاعر: بالغدی و الاصائل . (تاج العروس ).
-
واژههای مشابه
-
غدی ̍
لغتنامه دهخدا
غدی ̍. [ غ َ دا ] (ع مص ) چاشت خوردن . (منتهی الارب ). صاحب منتهی الارب کلمه را به صورت غَدَی ً آورده بنابراین آن را ناقص یائی دانسته است ولی در اقرب الموارد و تاج العروس به صورت ناقص واوی آمده است .
-
غدي
دیکشنری عربی به فارسی
غده وار , غده اي , وابسته به غده , دشبل وار
-
واژههای همآوا
-
قدی
فرهنگ فارسی معین
(ق دّ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) تمام قد.
-
قدی
فرهنگ فارسی معین
(قُ د ُِ )(حامص .)(عا.) یکدندگی ، خودرایی .
-
قدی
لغتنامه دهخدا
قدی . [ ق َ ] (ع ص ) خوشمزه : طعام قدی ؛ طعام خوش مزه . (منتهی الارب ). رجوع به قَد شود.
-
قدی
لغتنامه دهخدا
قدی . [ ق َ دا ] (ع مص ) قَداوَة. خوشبوی و خوشمزه گردیدن گوشت . (منتهی الارب ).
-
قدی
لغتنامه دهخدا
قدی . [ ق َدْ دی ] (ص نسبی ) نسبت است به قد. به اندازه ٔ قامت آدمی . به بالای آدمی : آیینه ٔ قدی . شمع قدی .
-
قدی
لغتنامه دهخدا
قدی . [ ق ِ دا ] (ع اِ) اندازه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گویند: هذا قدی رمح ؛ ای قدره . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
غده وار
دیکشنری فارسی به عربی
غدي
-
غده ای
دیکشنری فارسی به عربی
غدي