کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غده اپیفیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
epiphysis gland, epiphysis
غدۀ رومغزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] تودۀ بافتی مخروطیشکل کوچکی که بهوسیلۀ ساقهای به دیوارۀ پسین بطن سوم مغز متصل است متـ . رومغزی
-
hypophysis gland
غدۀ زیرمغزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] غدۀ درونریز گرد کوچکی که در زیر مغز قرار دارد و در تمام مهرهداران جمجمهدار به کف بطن سوم مغز متصل است متـ . زیرمغزی hypophysis
-
غدة درقية
دیکشنری عربی به فارسی
غمباد , بزرگ شدن غده تيروءيد , گواتر , سپرديس , سپرمانند , وابسته بغده درقي
-
غده عرقی
دیکشنری فارسی به عربی
غدة
-
غده وار
دیکشنری فارسی به عربی
غدي
-
غده ای
دیکشنری فارسی به عربی
غدي
-
نوک غده
دیکشنری فارسی به عربی
حلمة
-
salivary duct
مجرای غدۀ بزاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] هریک از مجراهایی که ازطریق آنها بزاق به داخل حفرۀ دهان میریزد و مجراهای زیرزبانی و تحتِفکی و بناگوشی را شامل میشود
-
parotid duct, blasius's duct, stenson's duct
مجرای غدۀ بزاقی بناگوشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] هریک از دو مجرایی که ترشحات غدۀ بزاقی بناگوشی ازطریق آن به داخلحفرۀ دهان تخلیه میشود متـ . مجرای بناگوشی
-
sublingual duct, bartholin's duct
مجرای غدۀ بزاقی زیرزبانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] هریک از دو مجرایی که ازطریق آن ترشحات غدۀ بزاقی زیرزبانی در دو طرف مهار زبانی تخلیه میشود متـ . مجرای زیرزبانی
-
adrenomegaly
بزرگی غدۀ فوقکلیوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] بزرگ شدن یکی از برگردهها یا هر دوی آنها متـ . بزرگی برگرده
-
adrenotoxin
سم غدۀ فوقکلیوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هر مادهای که بر برگرده اثرات سمی داشته باش متـ . سم برگرده
-
exocrine gland
غدۀ برونریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی، علوم دارویی] غدهای که ترشحات آن از راه مجرا یا مجراهایی به بیرون راه مییابد
-
adenocarcinoma
غدهپوشچنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] پوشچنگاری که منشأ آن بافت غدهای است
-
gastric adenocarcinoma, gastric carcinoma, adenocarcinoma of the stomach
غدهپوشچنگار معده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] پوشچنگار غدهای بسیار شایعی که از دیوارۀ معده منشأ میگیرد