کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غده ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نوک غده
دیکشنری فارسی به عربی
حلمة
-
salivary duct
مجرای غدۀ بزاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] هریک از مجراهایی که ازطریق آنها بزاق به داخل حفرۀ دهان میریزد و مجراهای زیرزبانی و تحتِفکی و بناگوشی را شامل میشود
-
parotid duct, blasius's duct, stenson's duct
مجرای غدۀ بزاقی بناگوشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] هریک از دو مجرایی که ترشحات غدۀ بزاقی بناگوشی ازطریق آن به داخلحفرۀ دهان تخلیه میشود متـ . مجرای بناگوشی
-
sublingual duct, bartholin's duct
مجرای غدۀ بزاقی زیرزبانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] هریک از دو مجرایی که ازطریق آن ترشحات غدۀ بزاقی زیرزبانی در دو طرف مهار زبانی تخلیه میشود متـ . مجرای زیرزبانی
-
adrenomegaly
بزرگی غدۀ فوقکلیوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] بزرگ شدن یکی از برگردهها یا هر دوی آنها متـ . بزرگی برگرده
-
adrenotoxin
سم غدۀ فوقکلیوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هر مادهای که بر برگرده اثرات سمی داشته باش متـ . سم برگرده
-
exocrine gland
غدۀ برونریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی، علوم دارویی] غدهای که ترشحات آن از راه مجرا یا مجراهایی به بیرون راه مییابد
-
adenocarcinoma
غدهپوشچنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] پوشچنگاری که منشأ آن بافت غدهای است
-
gastric adenocarcinoma, gastric carcinoma, adenocarcinoma of the stomach
غدهپوشچنگار معده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] پوشچنگار غدهای بسیار شایعی که از دیوارۀ معده منشأ میگیرد
-
urachal adenocarcinoma
غدهپوشچنگار میزبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نوعی پوشچنگار غدهای که در تنۀ مثانه ایجاد میشود و معمولاً پوشیده از لیزابه است
-
holocrine gland
غدۀ تمامریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی] غدهای که در آن یاختهها تماماً همراه با ترشحات خارج میشوند
-
sebaceous gland, sebaceous follicle
غدۀ چربینهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هریک از غدد تمامریز موجود در پوست که ترشحات چربینهای خود را به انبانک مو میریزد
-
endocrine gland
غدۀ درونریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی، علوم دارویی] غدهای که ترشحات آن بهطور مستقیم به درون خون میریزد
-
adrenal gland, glandula suprarenalis, suprarenal gland, adrenal body, glandula adrenalis, suprarenal body, suprarenal capsule, adrenal capsule, epinephros
غدۀ فوقکلیوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هریک از دو جسم صاف در فضای صفاقی، در رأس هریک از کلیهها که در انسان دو منشأ رویانشناختی متفاوت دارند متـ . برگرده
-
merocrine gland
غدۀ قطرهریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی] [علوم تشریحی] غدهای که در آن هیچ یاختهای همراه با ترشحات خارج نمیشود [علوم پایۀ پزشکی] ویژگی بافتی ترشحی که ترشحات خود را بهصورت قطرات ریز رها میکند