کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غد
لغتنامه دهخدا
غد. [ غ َ ] (ع اِ، ق ) فردا، اصله غدو، حذفت الواو بلاعوض ، و قد جاء علی الاصل ، نسبت بدان ، غدی و غَدَوی . (منتهی الارب ). و النسبة الیه غدی و ان شئت قلت غدوی . (اقرب الموارد). منسوب آن غدی به حذف آخر، و غدوی بر اصل می آید. (از شرح قاموس ). || از نظر...
-
غد
لغتنامه دهخدا
غد. [ غ َدد ] (ع مص ) غد البعیر؛ طاعون زده گردیدن شتر. (منتهی الارب ) . غد البعیر و غد علی المجهول غداً: اصابه الغدد، و غد البعیر: صار ذاغدة فهو غاد و مغدود، و قیل لایقال مغدود. (اقرب الموارد). || دزی غَدّ را به معنی یک نوع بیماری انسان آورده و به ای...
-
غد
لغتنامه دهخدا
غد. [ غ ُدد ] (ع ص ) در تداول عامه به معنی خودبین و بیشتر در جوان گویند: بچه ٔ غدی است .
-
غد
فرهنگ فارسی معین
(غَ) [ ع . ] (اِ.)1 - فردا. 2 - زمان دور. 3 - روز قیامت .
-
غد
فرهنگ فارسی معین
(غُ) (ص .) (عا.) 1 - یکدنده ، خودرأی . 2 - مغرور.
-
غد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عامیانه] qod[d] = قُد
-
غد
واژهنامه آزاد
یک دنده و لجباز
-
واژههای مشابه
-
غَدٍ
فرهنگ واژگان قرآن
فردا(البته همانطور که درفارسي هم ميگوييم فردا که پير شدي منظورمان از فردا دقيقاً روز بعد نيست در عربي نيز همين گونه است)
-
غداة غد
لغتنامه دهخدا
غداة غد. [ غ َ ت َ غ َ ] (ع ق مرکب ) فردا بامداد. (مهذب الاسماء). پگاه فردا. (از ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
قد
واژگان مترادف و متضاد
۱. اندام، بالا، قامت، هیکل ۲. اندازه
-
قد
فرهنگ واژههای سره
درازا
-
قد
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . ] (اِ.) پوست بزغاله .
-
قد
فرهنگ فارسی معین
(قُ دّ) (ص .) (عا.) یکدنده ، کله شق ، سرسخت .