کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غبوط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غبوط
لغتنامه دهخدا
غبوط. [ غ َ ] (ع ص ) ناقه ای که تا دست بر پشتش نزنی فربهی از لاغری وی معلوم نشود. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
غبوط
لغتنامه دهخدا
غبوط. [ غ ُ ] (ع اِ) ج ِ غَبط. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
واژههای همآوا
-
غبوة
لغتنامه دهخدا
غبوة. [ غ َب ْ وَ ] (ع اِمص ) گولی . غفلت . یقال فیه غبوة؛ ای غفلة. (منتهی الارب ). غفلت . (اقرب الموارد).
-
غبوة
لغتنامه دهخدا
غبوة. [ غ ُب ُوْ وَ ] (ع اِمص ) به معنی غَبوَة. (منتهی الارب ).
-
قبوة
لغتنامه دهخدا
قبوة. [ ق َ وَ ] (ع اِمص ) پیوستگی میان دو لب و ضم کردن حرف را. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
غبط
لغتنامه دهخدا
غبط. [ غ َ ] (ع مص ) رشک نمودن و آرزو بردن به حال کسی بی آن که زوال آن خواهد از وی .غبطه غبطاً و غبطة و منه فی الدعاء: «اللهم غبطاً لا هبطاً»؛ ای نسالک الغبطة و نعوذ بک ان نهبط عن حالنااو منزلةً بغبط علیها. || دست بر دنب و تهیگاه گوسپند نهادن تا بدان...