کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غبارروبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
غبارروبی
معنی
( ~ .) [ ع - فا. ] (حامص .) پاک کردن گرد و غبار، رفت و روب جایی .
فرهنگ فارسی معین
مترادف و متضاد
پاکسازی، تنظیف، غبارزدایی، گردزدایی، گردگیری
فعل
بن گذشته: غبارروبی کرد
بن حال: غبارروبی کن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
غبارروبی
واژگان مترادف و متضاد
پاکسازی، تنظیف، غبارزدایی، گردزدایی، گردگیری
-
غبارروبی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (حامص .) پاک کردن گرد و غبار، رفت و روب جایی .
-
جستوجو در متن
-
گردروبی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] gardrubi روفتن گردوخاک؛ غبارروبی.