کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غایبانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
غایبانه
/qāyebāne/
معنی
۱.غیرحضوری.
۲. (قید) بهطور غیرحضوری
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
غایبانه
لغتنامه دهخدا
غایبانه . [ ی ِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) غائبانه . در حال غیاب . در زمان غیاب .- ارادت غایبانه ؛ ارادت به کسی قبل از آشنایی : خدمت شما نرسیده ام اما غایبانه ارادت دارم .|| مال کسی که مرگ و زندگی آن شخص معلوم نباشد و او را وارث نبود و چون خداون...
-
غایبانه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] ‹غائبانه› qāyebāne ۱.غیرحضوری.۲. (قید) بهطور غیرحضوری
-
جستوجو در متن
-
بازی بانگیز
لغتنامه دهخدا
بازی بانگیز. [ ی ِ ب ِ اَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عبارت از بازیی که نزدیک باشد به بردن . (آنندراج ). بازیی که بنفع حریفی در شرف پایان یافتن است : شدیم مات به شطرنج غایبانه ٔ توبما بخند که بازیت خوش بانگیز است .ملا وحشی (از آنندراج ).
-
رجایی
لغتنامه دهخدا
رجایی . [ رَ ] (اِخ )نام وی حسینعلی خراس است ، چون بشغل خراسی اشتغال داشته از اینروی بدین نام معروف گردیده است و گویند در خواب نظامی را دیده و تخلص رجایی را از وی گرفته است .او به قزوین سفری کرد و پیش از اینکه به خدمت میرزاشرف جهان عارف و صوفی و نامی...
-
چوب
لغتنامه دهخدا
چوب . (اِ) ماده پوشیده از پوست ، تشکیل دهنده ٔ درخت اعم از ساقه و ریشه و شاخه ٔ آن . ماده ای سخت که ریشه وساقه و تنه و شاخه ٔ درخت را تشکیل میدهد. (از ناظم الاطباء). ماده ای سخت که ریشه و ساقه و تنه و شاخه ٔ درخت را تشکیل میدهد و آن را برای سوزاندن و...