کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غایات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
غایات
/qāyāt/
معنی
= غایت
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
غایات
لغتنامه دهخدا
غایات . (ع اِ) ج ِ غایت . غایتها. پایانها. نهایتها : دین پاکیزه و مردانگی و طبع جوادوین سه چیز از تو رسیده ست به غایات کمال . فرخی .و مدرسان سور و آیات و واقفان فصول و غایات ... (ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 119).زآسمان فتح و عرش دولت و معراج جاه دایماً در...
-
غایات
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) جِ غایت . پایان ، نهایت ها.
-
غایات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ غایَة] [قدیمی] qāyāt = غایت
-
واژههای همآوا
-
قایات
لغتنامه دهخدا
قایات . (اِخ ) شهری است از شهرهای منیا در مصر. (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1492).
-
جستوجو در متن
-
یونس
لغتنامه دهخدا
یونس . [ن ُ ] (اِخ ) ابن حسن مصری . از متصوفان بود و کتاب «غایات السرائر و آیات البصائر» از اوست که به سال 896 هَ . ق . از تألیف آن فراغت یافت . (از اعلام زرکلی ).
-
سباق
لغتنامه دهخدا
سباق . [ س َب ْ با ] (ع ص ) سبقت گیرنده . (اقرب الموارد): هو سباق غایات ؛ او فراهم آورنده ٔ نیزه های سبقت است یعنی بر دیگری سبقت گیرنده است . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). حائز قصبات السبق فی الفضائل و المناقب و المآثر. (اقرب الموارد).
-
بیت الحیات
لغتنامه دهخدا
بیت الحیات . [ ب َ تُل ْ ح َ ] (اِخ ) بیت الحیوة. آن برج که در وقت ولادت طالع مولود بود. (آنندراج ) (شرفنامه ) : بس که بیت الحیات را ز نخست شیر نر دیده ام ز طالع خویش . خاقانی .باد آن سعادات ابد بیت الحیاتت رامددهیلاج عمرت را عدد غایات اقصی داشته .خا...
-
زلفت
لغتنامه دهخدا
زلفت . [ زُ ف َ ] (ع اِمص ) درجه و منزلت و نزدیکی ... و در فارسی گاهی مجازاً بمعنی دوستی آید. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). مأخوذ از تازی زلفة. نزدیکی و منزلت : این است تواریخ و کتب که هر یکی از آن صراط الفت و بساط زلفت و حظایر انس و محک خواطر... و غای...
-
مبدد
لغتنامه دهخدا
مبدد. [ م ُ ب َدْ دَ ] (ع ص )پریشان و چیزی پراکنده و مبددات متفرقات و غایات هرچیز قسمت شده . (آنندراج ). شمل مبدده ؛ گروه متفرق و پراکنده و پریشان . (ناظم الاطباء). پریشان . پراکنده . متفرق (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : بر مثال جسدی مهمل و مبدد و مطر...
-
متصوفه
لغتنامه دهخدا
متصوفه . [ م ُ ت َ ص َوْ وِ ف َ ] (ع ص ، اِ) گروه صوفی . (ناظم الاطباء). گروه متصوفیان . کسانی که خود را صوفی نمایند. متظاهر به تصوف و صوفی نما. طالبان حق دوطایفه اند: متصوفه و ملامیه . متصوفه جماعتی اند که از بعضی صفات نفوس خلاصی یافته اند و به بعضی...
-
امور ابداعی
لغتنامه دهخدا
امور ابداعی . [ اُ رِ اِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خواجه نصیرطوسی در اساس الاقتباس (ص 355) در مبحث اصناف علل از فن منطق گوید: علتها باشد که صناعی بود مانند علل تخت از نجار و چوب و صورت تختی و جلوس بر وی باشد که طبیعی بود مانند طبیعت که علت فاعلی حرکت...
-
علی متقی
لغتنامه دهخدا
علی متقی . [ ع َ ی ِم ُت ْ ت َ ] (اِخ ) ابن حسام الدین بن عبدالملک جونفوری هندی . مشهور به متقی و ملقب به علاءالدین . نام او در الاعلام زرکلی به صورت «علی بن عبدالملک بن حسام الدین ...» آمده است . وی در فقه و حدیث و وعظ دست داشت . اصل او از جونفور هن...
-
هیلاج
لغتنامه دهخدا
هیلاج . [ هََ / هَِ / هی ] (اِ) این لغت یونانی است و بعضی گویند هندی است ومعنی آن چشمه ٔ زندگانی باشد و آن را منجمان فارس «کدبانو» گویند و آن دلیل جسم مولود است چنانکه کدخدا دلیل روح باشد و کیفیت و کمیت عمر مولود را از این دو دلیل استخراج کنند. (از ب...