کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غازغاز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
غازغاز
/qāzqāz/
معنی
ازهمشکافته؛ چاکچاک.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
غازغاز
لغتنامه دهخدا
غازغاز. (ص ) از هم شکافته و بازشده . (برهان ) (آنندراج ) : روی نشویی نکنی یک نمازکافری ای ... زنت غازغاز.تاج بهار جامی (از آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) (صحاح الفرس ).بپاره های خرد بریده . ترک ترک . شکاف شکاف : صعوه در ظل همای عدل و داد پهلوان مر عقا...
-
غازغاز
فرهنگ فارسی معین
(ص .) چاک چاک .
-
غازغاز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] qāzqāz ازهمشکافته؛ چاکچاک.