کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غازبین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
غازبین
معنی
(ص فا.) کنایه از: بسیار لئیم .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
غازبین
لغتنامه دهخدا
غازبین . (اِخ ) قزوین .
-
غازبین
لغتنامه دهخدا
غازبین . (نف مرکب ) آن که یک غازرا در نظر گیرد. کنایه از شخص بسیار لئیم و خسیس .
-
غازبین
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) کنایه از: بسیار لئیم .
-
جستوجو در متن
-
غازبینی
لغتنامه دهخدا
غازبینی . (ص نسبی ) منسوب به غازبین ، قزوینی . || (حامص مرکب ) حالت کسی که یک غاز (تسو) را نیز در نظر گیرد. حالت مرد لئیم بسیار خسیس .