کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عین ال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
عین سلوان
لغتنامه دهخدا
عین سلوان . [ ع َ ن ِ س ُ ] (اِخ ) چشمه ای است در وادی جهنم در بیخ کوه بیت المقدس . آب کمی دارد. و گویند سلوان محله ای است در ربض شهر بیت المقدس . در زیر آن چشمه ٔ گوارایی جاری است که باغهای بزرگی را سیراب میکند. این آب را عثمان بن عفان وقف بر ضعفای ...
-
عین سیلم
لغتنامه دهخدا
عین سیلم . [ ع َ ن ِ س َ ل َ ] (اِخ ) جایگاهی است در سه میلی حلب ، و عرب در آنجا فرودمی آمدند. بسال 455 هَ . ق . بین عطیةبن صالح و محمودبن صالح دو فرزند مِرداس در این محل نزاعی رخ داد. (از معجم البلدان ).
-
عین شمس
لغتنامه دهخدا
عین شمس . [ ع َ ن ِ ش َ ] (اِخ ) دهی است به مصر که در آنجا درخت بلسان میشود. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). نام شهر فرعون است در مصر، و بافسطاط سه فرسخ فاصله دارد. و آن بر ساحل نیل واقع نیست . و شهری بزرگ بود. این مکان قصبه ٔ کوره ٔ «اتریب »است . و اک...
-
عین شمس
لغتنامه دهخدا
عین شمس . [ ع َ ن ِ ش َ ] (اِخ ) آبی است بین عُذَیب و قادسیة.ذکر آن در ایام فتوح آمده است . (از معجم البلدان ).
-
عین شمس
لغتنامه دهخدا
عین شمس . [ ع َ ن ِ ش َ ] (اِخ ) شهری است در صعید، در مقابل طِهنة. و این غیر از شهری است که در مطریه است . نام آن در شعر کثیر آمده است . رجوع به معجم البلدان شود.
-
عین شیخ
لغتنامه دهخدا
عین شیخ . [ ع َ ن ِ ش َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان دیلمان بخش سیاهکل دیلمان شهرستان لاهیجان با 282 تن سکنه . آب آن از چشمه های محلی . محصول آن غلات ، بنشن ، پشم ، لبنیات ،گردو و عسل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
-
عین صید
لغتنامه دهخدا
عین صید. [ ع َ ن ِ ص َ ] (اِخ ) چشمه ای است بین واسط عراق و خَفّان در سواد، در آنسوی صحرا، که از طَف ّ کوفه بحساب می آمد. و به سبب کثرت ماهی که در آن صید میشودبدین نام شهرت یافته است . و گویند عین صید موضعی است از ناحیه ٔ کلواذة از سواد بین کوفه و حز...
-
عین ظبی
لغتنامه دهخدا
عین ظبی . [ ع َ ن ِ ظَ ] (اِخ ) جایگاهی است بین کوفه و شام ، در سمت سَماوة. (از معجم البلدان ).
-
عین عمارة
لغتنامه دهخدا
عین عمارة. [ ع َ ن ِ ع ُ رَ ] (اِخ ) چشمه ای است در سودة، و گویا منسوب به عمارة از فرزندان جریر باشد. (از معجم البلدان ).
-
عین غلاق
لغتنامه دهخدا
عین غلاق . [ ع َ ن ِ غ َ ] (اِخ ) جایگاهی است . (از معجم البلدان ).
-
عین قبول
لغتنامه دهخدا
عین قبول . [ع َ / ع ِ ن ِ ق َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) یا به عین قبول . چشم پذیرش . نظر قبول . دیده ٔ قبول : در عین قبول تو خرد رایک رنگ نموده کفر و ایمان . خاقانی .ای مرد دشمنان چه سگ و دوستان چه خاک آنجا که حق به عین قبولت کند نظر.خاقانی .
-
عین کمال
لغتنامه دهخدا
عین کمال . [ ع َ / ع ِ ن ِ ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چشم زخم . عین الکمال . رجوع به عین الکمال شود : ذره نماید آفتاب ار به جمال تو رسدعین کمال خسته باد ار به کمال تو رسد. خاقانی .گفت ای ببسته عین کمال از کمال تواین یک دو مه گشاده رها کن دهان آب ...
-
عین گلشن
لغتنامه دهخدا
عین گلشن . [ ع َ ن ِ گ ُش َ ] (اِخ ) نام چشمه ای است نزدیک طوس . (آنندراج ).
-
عین لعلی
لغتنامه دهخدا
عین لعلی . [ ع َ / ع ِ ن ِ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی از املای حرف عین است در اصطلاح خوشنویسان . عین محیر. (از آنندراج ). رجوع به عین محیر شود.
-
عین محلم
لغتنامه دهخدا
عین محلم . [ ع َ ن ِم ُ ح َل ْ ل ِ ] (اِخ ) گویند چشمه ای است منسوب به «محلم »نام . و گویند نهری است در بحرین . و نیز گویند چشمه ای است جوشان و پرآب در بحرین که آب آن در سرچشمه گرم است و چون سرد شود آبی گوارا و شیرین گردد. این چشمه چون جاری شود نخیل ...