کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عینی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بدرالدین عینی
لغتنامه دهخدا
بدرالدین عینی . [ ب َ رُدْ دی ن ِ ع َ ] (اِخ ) (762 - 855 هَ . ق . / 1361 - 1451 م .) محمودبن احمدبن موسی . مورخ و دانشمند و محدث بود و در قاهره وفات یافت . کتابهای متعددی از وی باقی مانده است . (از اعلام زرکلی ج 3 ص 101). و رجوع به کشف الظنون ج 1 ص ...
-
چاه عینی
لغتنامه دهخدا
چاه عینی . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان علامرودشت بخش کنگان شهرستان بوشهر که در 95 هزارگزی جنوب خاور کنگان بر کنار راه مالرو اشکنان به پس رودک واقع شده . جلگه ، گرمسیر و مالاریائی است و 548 تن سکنه دارد. آبش از چاه ، محصولش غلات ، خرما و تنباکو و...
-
حسن عینی
لغتنامه دهخدا
حسن عینی . [ ح َ س َ ن ِ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن عبداﷲ عینتابی ، متخلص به عینی . مدرس ادب فارسی در استانبول (1180 - 1253 هَ . ق .). دیوان شعر و ساقینامه ٔ ترکی و چند منظومه ٔ دیگر دارد. (هدیةالعارفین ج 1 ص 301).
-
رونوشت عینی
دیکشنری فارسی به عربی
نسخة
-
عینی بودن
دیکشنری فارسی به عربی
موضوعية
-
شاهد عینی
دیکشنری فارسی به عربی
شاهد العيان
-
concrete operational stage
مرحلۀ عملیات عینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ تحول شناختی پیاژه، سومین مرحله که در آن کودکان کمتر خودمحور هستند و در مورد اشیای عینی و موقعیتها و تجربیات مربوط به آنها منطقی میاندیشند
-
eyewitness identification
تشخیص شاهد عینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] شناسایی فرد یا شیئی مرتبط با جرم ازطریق دستکم یک نفر شاهد که فرد یا شیء را در یک یا چند صحنۀ جرم مشاهده کرده باشد
-
objective forecast
پیشبینی عینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی پیشبینی که تجربه و تفسیر و پیشداوری پیشبین در آن دخالت ندارد
-
مال غیر عینی
دیکشنری فارسی به عربی
حاجة معنوية
-
شاهد عینى (جشهود عیان)
دیکشنری فارسی به عربی
شاهدعيان
-
واژههای همآوا
-
آینی
لغتنامه دهخدا
آینی . (ترکی ، اِ) اَینی . برادر کوچک .
-
اینی
لغتنامه دهخدا
اینی . [ اَ] (ترکی -مغولی ، اِ) برادر کوچک و برادرزاده . برادر کهتر. (دائرةالمعارف فارسی ) (آنندراج ) : بعد از اجتماع تمامت آقا و اینی و امراء باتفاق جمهور بر تخت نشست . (جامع التواریخ ). هولاکوخان را به ایران زمین و ممالک که ذکر رفت نامزد کرد بکنکاج...
-
جستوجو در متن
-
objectivating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عینی کردن