کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عیسی خورد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جاکوفیر عیسی
لغتنامه دهخدا
جاکوفیر عیسی . [ ] (اِخ ) امیر جهانشاه . یکی از امیران لشکر امیرتیمور گورکان که در جنگ با توقتمش سمت سپاهسالاری قسمتی از لشکر امیر تیمور را داشته است . (از حبیب السیر چ تهران ج 3 ص 150). رجوع به حبیب السیر همان جلد و همان صفحه شود.
-
حصار عیسی
لغتنامه دهخدا
حصار عیسی . [ ح ِ سا ] (اِخ ) دهی است ازدهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد. واقع در یازده هزاروپانصدگزی شمال باختری اسفراین و پانزده هزارگزی جنوب شوسه ٔ عمومی بجنورد بشقان . ناحیه ای است واقع در دامنه . سردسیر. دارای 238 تن سکنه میباشد. ترکی و فا...
-
سوزن عیسی
لغتنامه دهخدا
سوزن عیسی . [ زَ ن ِ سا ] (اِخ ) گویند: وقتی که عیسی علیه السلام را به آسمان می بردند سوزنی همراه داشت . چون بفلک چهارم رسید ملائکه خواستند که بالاتر برند. امر شد که جستجو کنند تا علائق دنیا چه همراه دارد. چون دیدند سوزنی و کاسه ای شکسته داشت فرمان ر...
-
شیخ عیسی
لغتنامه دهخدا
شیخ عیسی . [ ش َ سا ] (اِخ ) دهی ازدهستان گورک سردشت بخش سردشت شهرستان مهاباد است و 210 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
قطیعه ٔ عیسی
لغتنامه دهخدا
قطیعه ٔ عیسی . [ ق َ ع َ ی ِ سا ] (اِخ ) در بغداد واقع و به عیسی بن علی بن عبداﷲ منسوب است . جماعتی از محدثان بدان منسوبند. (معجم البلدان ).
-
قاضی عیسی
لغتنامه دهخدا
قاضی عیسی . [ سا ] (اِخ ) رجوع به قاضی ضیاءالدین نوراﷲ شود.
-
قاضی عیسی
لغتنامه دهخدا
قاضی عیسی . [ سا ] (اِخ )ابن ابان بن صدقة، مکنی به ابوموسی . از مردم بغداد است . وی با محمدبن حسن شیبانی مصاحبت داشت و نزد او فقه آموخت . یحیی بن اکثم او را در لشکر خلیفه مهدی به نیابت به شغل قضاء گماشت . هنگامی که یحیی با مأمون به سوی فم الصلح بیرو...
-
قصر عیسی
لغتنامه دهخدا
قصر عیسی . [ ق َ رِ سا ] (اِخ ) در بصره در خریبه قرار دارد و در ادبیات و اشعار عرب از آن یاد شده است . (معجم البلدان ).
-
قصر عیسی
لغتنامه دهخدا
قصر عیسی . [ ق َ رِ سا ] (اِخ ) قصری است منسوب به عیسی بن علی بن عبداﷲبن عباس ، و آن نخستین قصری است که هاشمیان در دوره ٔ منصور عباسی در بغداد ساختند، و آن بر کنار نهر رقیل واقع است . و اکنون از آن اثری نیست و به جای آن محله ای است بزرگ دارای بازاری ...
-
قندیل عیسی
لغتنامه دهخدا
قندیل عیسی . [ ق ِ ل ِ سا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب عالمتاب است . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
مهد عیسی
لغتنامه دهخدا
مهد عیسی . [ م َ دِ سا ] (اِخ ) (مسجد...) مسجدی به بیت المقدس که مهد عیسی در آن قرار دارد. رجوع به مدخل قبل و سفرنامه ٔ ناصرخسرو ص 43 شود.
-
مهد عیسی
لغتنامه دهخدا
مهد عیسی . [ م َ دِ سا ] (اِخ ) گهواره ای که گویند عیسی به کودکی در آن بود. ناصرخسرو در سفرنامه گوید: مسجدی است [ به بیت المقدس ] سرداب که به درجه های بسیار فروباید شدن و آن بیست گز در پانزده باشد و سقف سنگین بر ستونهای رخام و مهد عیسی علیه السلام آن...
-
ام عیسی
لغتنامه دهخدا
ام عیسی . [ اُم ْ م ِ سا ] (اِخ ) دختر ابراهیم بن اسحاق حربی . زنی عالم و فقیه و صاحب فتوی بوده و به سال 328 هَ .ق . در بغداد درگذشته است . (از ریحانة الادب ج 6 ص 229).و رجوع بتاریخ بغداد و قاموس الاعلام ج 2 ص 1037 شود.
-
ام عیسی
لغتنامه دهخدا
ام عیسی . [ اُم ْ م ِ سا ] (اِخ ) دختر جزار. از زنان صحابی بوده . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 264 شود.
-
ام عیسی
لغتنامه دهخدا
ام عیسی . [ اُم ْ م ِ سا ] (اِخ ) دختر هادی و زن مأمون خلیفه ٔ عباسی بود (از الوزراء و الکتاب ص 237) (عقدالفرید) (عیون الاخبار).