کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عیایا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عیایا
لغتنامه دهخدا
عیایا. [ ع َ / ع ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ عَیّا. رجوع به عیا شود.
-
جستوجو در متن
-
عیا
لغتنامه دهخدا
عیا. [ع َی ْ یا ] (ع ص ) زن درمانده و آشفته و پریشان . (ناظم الاطباء). ج ، عیایا [ ع َ / ع ُ ] . (ناظم الاطباء).
-
طباق
لغتنامه دهخدا
طباق . [ طِ ] (ع اِ) موافق . برابر. و منه : والسموات طباق ٌ، جهت مطابقه بعض مر بعض را. یا آنکه بعض آن بالای بعض است . (منتهی الارب ). قوله تعالی : الذی خلق سبع سموات طباقاً ؛ آن خدائی که بیافرید هفت آسمان را طبق بر بالا نهاد. یقال : اطبقت الشی ٔ؛ اذا...