کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عیافت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
عیافت
/'iyafat/
معنی
فال گرفتن از روی پرواز پرنده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
عیافت
فرهنگ فارسی معین
(عِ فَ) [ ع . عیافة ] (مص ل .) فال گرفتن از روی پرواز پرنده .
-
عیافت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: عیافة] [قدیمی] 'iyafat فال گرفتن از روی پرواز پرنده.
-
واژههای همآوا
-
عیافة
لغتنامه دهخدا
عیافة. [ ف َ ] (ع مص ) فال گرفتن از طیر. (منتهی الارب ). زجر به پرندگان ، و آن این است که به اعتبار نام و مسقط و صوت آنها بفال نیک یا بفال بد گرفته شود. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). از مرغ فال گرفتن ، یعنی بنام آن یا به آواز آن و یا بخاصیت آن...
-
جستوجو در متن
-
عائف
لغتنامه دهخدا
عائف . [ءِ ] (ع ص ) فالگوی به مرغان و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آنکه بمرغان کهانت کند. (از اقرب الموارد). || ناپسند دارنده ٔ طعام و شراب و جز آن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). و در حدیث ابن سیرین است : ان شریحا کان عائفا؛ یعنی صادق حدس بود ن...
-
زجر
لغتنامه دهخدا
زجر. [ زَ ] (ع مص ) بازداشتن و منع کردن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از غیاث اللغات ). باز داشتن کسی را و نهی کردن . (آنندراج ) (فرهنگ نظام ). از کاری بازکردن . (المصادر زوزنی ص 22) (دهار). منع. نهی . و این لغت دراصل بمعنی راندن بوسیله ٔ بانگ ...