کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عکیس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عکیس
لغتنامه دهخدا
عکیس . [ ع َ ] (ع اِ) شیر که بر شوربا و خوردنی ریزند. (منتهی الارب ). شیر که بر «مرق » ریزند. (از اقرب الموارد). || نوعی از طعام که از شیر و آرد سازند. (منتهی الارب ). || شیر تازه که بر آن پیه گداخته ریخته نوشند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || ...
-
واژههای همآوا
-
اکیس
فرهنگ واژههای سره
زیر کتر
-
عکیث
لغتنامه دهخدا
عکیث . [ ع َ ] (ع اِ) کمیز پیل . (منتهی الارب ).
-
اکیس
فرهنگ فارسی معین
(اَ یَ) [ ع . ] (ص تف .) زیرکتر، هشیارتر، داناتر.
-
اکیس
لغتنامه دهخدا
اکیس . [ اَک ْ ی َ ] (ع ن تف ) زیرک و دانا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || زیرک تر. (آنندراج ) (دهار) (غیاث اللغات ). نعت تفضیلی از کَیِّس . کیس تر. باکیاست تر. اعقل . زیرک تر.- امثال : اکیس من قشة . (یادداشت مؤلف ). || پاک و صافی تر. (از حاشی...
-
جستوجو در متن
-
فرهانج
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) 1 - شاخة بزرگی که از درخت ببرند تا شاخه های دیگر برآید. 2 - شاخة درختی که به درخت دیگر پیوند کنند. 3 - شاخة درخت انگوری که آن را در زمین کنند و از جای دیگر تتمة آن را بر آرند؛ عکیس .
-
فرهانج
لغتنامه دهخدا
فرهانج . [ ف َ ن َ ] (اِ) شاخ بزرگی که از درخت ببرند تا شاخهای دیگر برآید. (برهان ). فرنج . فرهنگ . فرهنج . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). || شاخ درختی را نیز گویند که پیوند کنند به درخت دیگر. (برهان ). شاخ درخت انگوری که آن را در زمین کنند و از جای دیگر ت...
-
عکس
لغتنامه دهخدا
عکس . [ ع َ ] (ع مص ) باشگونه کردن و گردانیدن لفظ و سخن و جز آن . (از منتهی الارب ).بازگونه کردن . (دهار). واشگونه کردن . (المصادر زوزنی ). مقلوب کردن سخن . (از اقرب الموارد). باشگونه کردن . (حدائق السحر وطواط). || آخر چیزی را در اول آن آوردن ، و بجا...