کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عکعک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عکعک
لغتنامه دهخدا
عکعک . [ ع َ ع َ ] (اِ) به معنی عکه باشد و آن پرنده ای است مشهور و او سفید و سیاه و درازدم باشد و به عربی عقعق گویند و بعضی گویند عقعق معرب عکعک است . (برهان قاطع). و رجوع به عقعق شود.
-
عکعک
لهجه و گویش تهرانی
زاغچه
-
واژههای همآوا
-
عکاک
لغتنامه دهخدا
عکاک . [ ع ِ ] (ع اِ) تیزی و سختی گرما بی وزش باد. || ج ِ عَکیک . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به عکیک شود. || ج ِ عکک .(منتهی الارب ). رجوع به عکک شود. || ج ِ عُکّة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به عکة شود.
-
جستوجو در متن
-
کَشکِرَک،کشگرک
لهجه و گویش تهرانی
زاغچه،عکعک(کلاغ سیاه سفید دم بلند)
-
عکک
لغتنامه دهخدا
عکک . [ ع َ ک َ ] (اِ) به معنی عکعک است که عکه باشد؛ و آن پرنده ای است سیاه و سفید ازجنس کلاغ . (برهان قاطع). رجوع به عکعک و عقعق شود.
-
کاچکینه
لغتنامه دهخدا
کاچکینه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ)مرغی است سیاه و سفید که آن را به عربی عقعق گویند.(شعوری ج 2 ص 257 الف ). رجوع به عکعک و عقعق شود.
-
عقعق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] 'aq'aq پرندهای شبیه کلاغ با پرهای سیاهوسفید؛ عکعک؛ عکه؛ کسک؛ شک؛ کلاژه؛ غلبه؛ غلپه؛ زاغپیسه؛ کلاغپیسه.
-
کشکرک
فرهنگ فارسی معین
(کَ کَ رَ) (اِ.) پرنده ای است از راستة سبکبالان جزو دستة دندانی نوکان از تیرة کلاغ ها که در اکثر نقاط کرة زمین یافت می شود. کشکرک دمی دراز دارد. رنگ پرهایش سیاه و سفید است . پرنده ای چابک و موذی و مزور است و خوراکش دانه و میوه و حشرات و گوشت و تخم مر...
-
عقعق
لغتنامه دهخدا
عقعق . [ ع َ ع َ ] (ع اِ) مرغی است ابلق از نوع غراب ، آوازش عین قاف است ، به فارسی عکه نامندش . حرام است در صحیح مانند غراب . و اگر دماغ آن را بر پنبه طلا کنند و بر زخم تیرنهند پیکان تیر به آسانی بیرون آید. (منتهی الارب ). طائری است سیاه و تیزپرواز، ...