کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عِيسَى پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن علی بن داود الجراح . نویسنده ٔ یکی از قدیم ترین کتب لغت . رجوع به ابوالقاسم (عیسی ...)، و الاعلام زرکلی ج 5 ص 290، و الامتاع و المؤانسة، و البدایة و النهایة شود.
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن عمر، مولای بنی ثقیف ، مکنی به ابوسلیمان . از علمای لغت و از اهالی بصره بود. وی استاد و شیخ سیبویه و ابن العلاء و خلیل ، و نخستین کس است که علم نحو را مرتب و مدون ساخت .او را در حدود هفتاد مصنف بود که اکثر آنها سوخته است ، از ...
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن ماسه . طبیبی بوده است ، و ابن البیطار در مفردات خود، گاهی بدین صورت و گاهی بصورت «ابن ماسه » از او روایت میکند، از جمله در شرح کلمات : جوز ماثل ، حرمل ، حلبة و حصرم نام وی آمده است . او ظاهراً طبیب بیمارستان مرو بوده است چنان...
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمد نوشَری ، مکنی به ابوموسی . از والیان و حاکمان شجاع و مدبر دولت بنی عباس بود. بسال 247 هَ . ق . از جانب منتصر والی دمشق شد، سپس به ولایت اصفهان منصوب گشت و بسال 287 هَ . ق . از جانب المکتفی باﷲ به ولایت مصر برگزیده شد و د...
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمد. محدث است . رجوع به ابومحمد (عیسی ...) شود.
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی القاسم هَکّاری ، مکنی به ابومحمد و ملقب به شرف الدین . از فرماندهان و بزرگان دولت الظاهر بیبرس بود و در ادب و شعر نیز دست داشت . وی بسال 593 هَ . ق . در قدس متولد شد و در 669 در دمشق درگذشت . (از الاعلام زرکلی از ا...
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمدبن ایوب ، ملقب به شرف الدین . رجوع به عیسی (ابن الملک العادل محمد...) شود.
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمدبن عبیداﷲ حسنی حسینی ایجی ، مکنی به ابوالخیر و ملقب به قطب الدین و مشهور به صفوی (منسوب به جد مادریش صفی الدین ). از متصوفه ٔ فاضل و شافعی مذهب بود. اصل وی از هندوستان است وبسال 900 هَ . ق . تولد یافت و سالها مجاور مکه بو...
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن محمدبن عیسی حسنی طالبی هَکّاری ، مکنی به ابومحمد و ملقب به ضیاءالدین . مشاور سلطان صلاح الدین ایوبی . وی ابتدا در شهر حلب فقیه بود، سپس همراه امیر اسدالدین شیرکوه به مصر رفت وچون شیرکوه درگذشت ، وی در راه پایدار ساختن وزارت ص...
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن مردان کوفی . از علمای نحو بود. رجوع به ابن مردان (ابوموسی ...) شود.
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن مسعودبن منصور زواوی حمیری مالکی ، ملقب به شرف الدین . فقیه و محدث و از اهالی زَواوة در مغرب بود. بسال 664 هَ . ق . متولد شد و فقه را در بجایة و اسکندریه آموخت . مدتی در جامع ازهر تدریس کرد و بسال 743 در قاهره درگذشت . او راست...
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن مصعب بن زبیر. از شجاعان صدر اسلام بود و باپدرش به عراق رفت و بسال 71 هَ . ق . در آنجا با پدرش شهید گشت . (از الاعلام زرکلی از الکامل ابن اثیر).
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن مودودبن علی بن عبدالملک ، مکنی به ابومنصور. حاکم و شاعر قرن ششم هجری . رجوع به فخرالدین (عیسی ...) شود.
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن موسی قرشی . محدث است . رجوع به ابومحمد (عیسی ...) شود.
-
عیسی
لغتنامه دهخدا
عیسی . [ سا ] (اِخ ) ابن موسی بن محمد عباسی ، مکنی به ابوموسی . وی برادرزاده ٔ سفاح بود و از امیران و فرماندهان بشمار میرفت . بسال 102 هَ . ق . در حمیمة متولد شد و بسال 132 از جانب عم خود والی کوفه و سواد آن گشت و سفاح او را ولی عهد منصور کرد اما منص...