کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عِقاب و عذاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عِقاب و عذاب
فرهنگ گنجواژه
عذاب.
-
واژههای مشابه
-
عقاب
واژگان مترادف و متضاد
آلغ، آله، شاهین
-
عقاب
واژگان مترادف و متضاد
بازپرسی، تنبیه، مواخذه، مجازات
-
عقاب
فرهنگ واژههای سره
شهباز، آگفت
-
عقاب
لغتنامه دهخدا
عقاب . [ ع ُ ] (اِخ ) (تبق الَ ...) موضعی است به جحفه . (منتهی الارب ).
-
Aquila, Aql, Eagle
عقاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورت فلکی در استوای آسمان که ستارۀ پرنور نسرِ طایر در آن قرار دارد
-
عقاب
دیکشنری عربی به فارسی
مجازات , تنبيه , گوشمالي , سزا , کرکس , لا شخور صفت , حريص
-
عقاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ عقبَة] (جغرافیا) [قدیمی] 'eqāb = عقبه
-
عقاب
دیکشنری فارسی به عربی
نشر
-
عقاب
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: oloh طاری: olof طامه ای: oqâb طرقی: (h)olof کشه ای: oqâb نطنزی: oqâb
-
عقاب شدن
لغتنامه دهخدا
عقاب شدن . [ ع ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از طالب شدن به چیزی . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ).
-
عقاب بینی
لغتنامه دهخدا
عقاب بینی . [ ع ُ ] (ص مرکب ) که نوک بینی بسوی انسی برگشته دارد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
عقاب کینه
لغتنامه دهخدا
عقاب کینه . [ ع ُ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) که کینه ای چون کینه ٔ عقاب دارد. که آسان از مقصود بازنگردد : صیادی سگی معلّم داشت ، ازین پهن بری ... ببرسینه ای عقاب کینه ای . (سندبادنامه ص 200).
-
Eagle Nebula, M16, NGC 6611
سحابی عقاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] سحابیای پخشیده در صورت فلکی حَیه