کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عَيْنَاکَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عَيْنَاکَ
فرهنگ واژگان قرآن
دو چشمت ( در اصل عينان بوده که چون مضاف واقع شده است نون آن حذف گرديده است)
-
واژههای مشابه
-
لَا تَعْدُ عَيْنَاکَ عَنْهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
آنان را رها مکن - آنان را از چشم خود نينداز(اصل معناي عدو تجاوز است )
-
جستوجو در متن
-
ذی قار
لغتنامه دهخدا
ذی قار. (اِخ ) (برقة...) نام موضعی است در شعر ذیل : لقد خبرت عیناک یوما بحبهاببرقة ذی قار و قدکتم الصدر. (از معجم البلدان ).تبه شد لشکرش در حرب ذی قارعقابش را کبوتر زد بمنقار.نظامی .
-
ابن شیرویه
لغتنامه دهخدا
ابن شیرویه . [ اِ ن ُ رو ی َ ] (اِخ ) ابومنصور اسپهبد دوست بن محمد دیلمی . از مشاهیر ادباء. او در آغاز مذهب شیعه داشت و سب ّصحابه روا میشمرد و سپس از آن مذهب بازآمد. وفات اوبه سال 469 هَ .ق . بوده است و قطعه ٔ ذیل از اوست :یاطالب التزویج انک بالذی تب...
-
زاکی
لغتنامه دهخدا
زاکی . (اِخ ) ابن کامل قطیفی مکنی به ابوالفضائل و ملقب به اسیرالهوی و مهذب هبتی شاعر متوفی 546 هَ . ق . است . وی شاعری رقیق الشعر، ادیب و فاضل بود. و این چند بیت نمونه ای از اشعار اوست :عیناک لحظهما امضی من القدرو مهجتی منهما اضحت علی خطریا احسن النا...
-
قاضی هبةا
لغتنامه دهخدا
قاضی هبةا. [ هَِ ب َ تُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن احمد مدتی متولی قضاء حلب و نواحی آن و بسیار محترم و جلیل القدر بوده است . نسب وی به ابوجراده از اصحاب حضرت امیر موصول و اشعار او در نهایت فصاحت و بلاغت و حاوی دقت معنی و حلاوت و ملاحت لفظ است . او راست :و م...
-
خالد
لغتنامه دهخدا
خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن وضاح مولی بن الاشقر. احمدبن سلیمان طوسی گوید: وی از زبیربن بکار و زبیر از خالدبن وضاح و خالد از عبدالاعلی بن عبیداﷲبن محمدبن صفوان الجمحی روایت کند که روزی مهدی ضمن راه از ابوعبیداﷲ و عمربن بزیغ پرسید: مناسب ترین بیت عرب چیست...
-
ناصر عینائی
لغتنامه دهخدا
ناصر عینائی . [ ص ِ رِ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بویهی عاملی عینائی . از فقیهان و شاعران قرن نهم است . وی شاگرد شیخ ظهیرالدین عاملی بود. مؤلف روضات الجنات به نقل از صاحب الامل آرد: او فاضل محقق ادیب شاعر و فقیه بود او راست رساله ای نیکو در حساب و من ...
-
ناصر
لغتنامه دهخدا
ناصر. [ ص ِ ] (اِخ ) (الملک الَ ...) داودبن عیسی بن ملک سیف الدین ابی بکربن ایوب ، مکنی به ابوالمفاخر و ملقب به صلاح الدین از ملوک بنی ایوب است . وی به سال 603 هَ . ق . در دمشق متولد شد و در سال 624 به امارت کرک رسید و به سال 637 بیت المقدس را تصرف ک...
-
اسیرالهوی
لغتنامه دهخدا
اسیرالهوی . [ اَ رُل ْ هََ وا] (اِخ ) زاکی بن کامل بن علی مکنی به ابوالفضائل ، معروف به مهذب هبتی قطیفی . وی ادیب و فاضل و شاعری رقیق الشعر بود و در سنه ٔ 546 هَ . ق . درگذشت . او راست :عیناک لحظهما امضی من القدرو مهجتی منهما اضحت علی خطریا احسن النا...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدربه بن حبیب بن حدر بن سالم ، مولی هشام ابن عبدالرحمان بن معاویةبن هشام بن عبدالملک بن مروان قرطبی اندلسی اموی و کنیت او ابوعمر است یاقوت گوید: حمیدی ذکر او آورده و گوید او در جمادی الاولی بسال 348 هَ . ق . درگذشت...
-
جزع
لغتنامه دهخدا
جزع . [ ج َ ] (ع اِ) مهره ٔ یمانی که در او سفید و سیاه باشد. (از متن اللغة). شبه پیسه ٔ یمانی که چشم را در سپیدی وسیاهی به وی تشبیه دهند و اگر آن را در انگشتری کرده بپوشند مورث اندوه و خوابهای پریشان بیمناک و باعث مخاصمت با مردمان است و اگر بر آن موی...
-
عین
لغتنامه دهخدا
عین . [ ع َ ] (ع اِ) حرفیست از حروف هجا حلقیة و مجهورة، و لازم است که آشکار کردن آن نرم باشد و در آن مبالغه نگردد، چه آن را مکروه دانند. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نام حرف هجدهم از الفبای عربی (ابتثی ) و حرف شانزدهم از الفبای ابجدی و حرف بی...