کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عَمَلِي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
practical capacity
ظرفیت عملی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حداکثر تعداد خودروی که در مدت یک ساعت از نقطهای عبور کند و در جریان تردد تأخیر و ناامنی ایجاد ننماید
-
عملی ساختن
لغتنامه دهخدا
عملی ساختن . [ ع َ م َ ت َ ] (مص مرکب ) به انجام رساندن . به عمل درآوردن . امری را قابل عمل کردن .
-
عملی شدن
لغتنامه دهخدا
عملی شدن . [ ع َ م َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) به انجام رسیدن . انجام شدن . قابل این شود که به عمل درآید.
-
عملی کردن
لغتنامه دهخدا
عملی کردن . [ ع َ م َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بعمل درآوردن . قابل انجام یافتن کردن .
-
بی عملی
لغتنامه دهخدا
بی عملی . [ ع َ م َ ] (حامص مرکب ) عمل نکردن . به گفتار عمل نکردن . کردار نداشتن : نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس ملالت علما هم ز علم بی عمل است . حافظ.و رجوع به علم و رجوع به عمل شود.
-
خوش عملی
لغتنامه دهخدا
خوش عملی . [ خوَش ْ / خُش ْ ع َ م َ ] (حامص مرکب ) خوب رفتاری . خوب کرداری . خوش کرداری . خوش رفتاری .
-
غير عملي
دیکشنری عربی به فارسی
غير عملي , نشدني
-
عملی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حقق
-
عملی شدن
دیکشنری فارسی به عربی
عمل
-
غیر عملی
دیکشنری فارسی به عربی
غير عملي
-
مهارت عملی داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
مهارة
-
عملی ساخت آن را
دیکشنری فارسی به عربی
أخْرَجَه إلي النّورِ
-
را عملی کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أدَّي
-
اضطراب یا اشفتگی بعداز انجام عملی
دیکشنری فارسی به عربی
انحسار الموج
-
وابسته به راهنمایی و هدایت (فکری و عملی)
دیکشنری فارسی به عربی
اتجاهي