کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عَلَمْداْر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
علمدار
لغتنامه دهخدا
علمدار. [ ع َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین نهاوند واقع در 12 هزارگزی شمال باختری نهاوند و 2 هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ نهاوند به کرمانشاه . ناحیه ایست دشت و سردسیر. دارای 185 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ گاوماسیاب تأمین میشود. محصول آن غلات و ت...
-
علمدار
لغتنامه دهخدا
علمدار. [ ع َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سامن شهرستان ملایر واقع در 15 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ ملایر به بروجرد. ناحیه ایست کوهستانی دارای آب و هوای معتدل و مالاریایی . سکنه ٔ آن 1200 تن است . آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و صیفی و لبن...
-
علمدار
لغتنامه دهخدا
علمدار. [ ع َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سراجو از بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 8 هزارگزی جنوب خاوری مراغه در مسیر راه ارابه رو مراغه به قره آغاج . ناحیه ایست جلگه ای دارای آب و هوای معتدل و سالم . سکنه ٔ آن 110 تن است . آب آن از رودخانه ٔ چکان...
-
علمدار
لغتنامه دهخدا
علمدار. [ ع َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان علمدارگرگر بخش جلفا از شهرستان مرند. این ده مرکز بخش است . واقع در 75 هزارگزی شمال مرند، و 4 هزارگزی راه شوسه و خط آهن جلفا به تبریز. ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای گرم ومعتدل . سکنه ٔ آن 4622 تن است . ...
-
علمدار
لغتنامه دهخدا
علمدار. [ ع َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان بهبهان واقع در 15 هزارگزی شمال خاوری بهبهان و 15 هزارگزی شمال خاوری راه اتومبیل رو بهبهان به اهواز. ناحیه ایست دشت و گرمسیر مالاریایی . دارای 101 تن سکنه . آب آن از چشمه تأمین میش...
-
علمدار
لغتنامه دهخدا
علمدار. [ ع َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشکین باختری بخش مرکزی شهرستان خیاو واقع در 22 هزارگزی باختر خیاو و 10 هزارگزی راه شوسه ٔ خیاو به اهر. ناحیه ایست جلگه ای دارای آب و هوای معتدل . سکنه ٔ آن 235 تن است .آب آن از مشکین چائی تأمین میشود. محص...
-
علمدار
لغتنامه دهخدا
علمدار. [ ع َ ل َ ] (نف مرکب ) کسی که در میان سپاه علم و رایت در دست وی باشد. (ناظم الاطباء). دارنده ٔ علم . حافظ علم . نگهبان درفش و اختر : گه علمداران پیش تو علم باز کنندکوس کوبان تو از کوس برآرند آواز. فرخی .به رزمی که مینا علمدار اوست به فوجی که ...
-
علمدار
لغتنامه دهخدا
علمدار. [ ع َل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زاوه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه واقع در 60 هزارگزی جنوب خاوری تربت حیدریه و در سر راه شوسه ٔ عمومی باخرز. ناحیه ایست دامنه دارای آب و هوای معتدل . سکنه ٔ آن 106 تن است . آب آن از قنات تأمین میشود. مح...
-
علمدار
واژگان مترادف و متضاد
بیرقدار، پرچمدار، پیشقراول، طلایهدار
-
علمدار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] 'alamdār کسی که در میان سپاه علم را بهدست میگیرد؛ پرچمدار.
-
علمدار
لهجه و گویش تهرانی
حامل علم
-
جستوجو در متن
-
sciarid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علمدار
-
nomologist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علمدار
-
akmuddar
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علمدار