کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عَلَفه عرفه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
علفة
لغتنامه دهخدا
علفة. [ ع ُل ْ ل َ ف َ ] (ع اِ) یک دانه از میوه ٔ علّف که میوه ٔ طلح است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
-
علفه
لغتنامه دهخدا
علفه . [ ع َ ل َ ف َ / ف ِ ] (از ع ، اِ) آنچه پادشاهان برای پذیرائی سُفَرا و لوازم نگاه داشت ایشان و ملازمان و اتباع و دواب ایشان به مصرف رسانند. (حاشیه ٔ چهارمقاله ٔ عروضی ص 19 از ذیل قوامیس عرب از دزی ) : خوارزمشاه خواجه حسین میکال را بجای نیک فرود...
-
علفه
فرهنگ فارسی معین
(عَ لَ فَ یا فِ) [ ع . علفة ] (اِ.) 1 - آن چه که ستور آن را بخورد، گیاه . 2 - آن چه پادشاهان برای پذیرایی سفرا و لوازم نگاه - داشت ایشان و ملازمان و اتباع و دواب ایشان به مصرف رسانند. 3 - مالیاتی که برای تهیة خوراک عمال حکومت وصول می شد (تیموریان و ...
-
علفه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: علفَة] [قدیمی] 'alafe آنچه از خوراک و لوازم دیگر که در قدیم پادشاهان برای پذیرایی سفرا و ملازمان و دواب آنان میدادند.
-
واژههای همآوا
-
عَلَفه، عرفه
لهجه و گویش تهرانی
شب عید نوروز