کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عَرَضْنَا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عَرَضْنَا
فرهنگ واژگان قرآن
عرضه کرديم
-
واژههای همآوا
-
أَرْضِنَا
فرهنگ واژگان قرآن
سرزمين ما
-
جستوجو در متن
-
جهول
لغتنامه دهخدا
جهول . [ ج َ ] (ع ص ) نادان . (مهذب الاسماء). بسیار نادان . ج ، جُهْل ، جُهُل . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) : انا عرضنا الامانة علی السموات والارض والجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انه کان ظلوماً جهولاً. (قرآن 72/33).تا پس از ای...
-
قابل امانت
لغتنامه دهخدا
قابل امانت . [ ب ِ ل ِ اَ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آدم . کنایه از آدمیزاد است . (برهان )(آنندراج ): اشاره به آیت انا عرضنا الامانة علی السموات والارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوماً جهولا. (قرآن 72/33).آن قا...
-
جریبة
لغتنامه دهخدا
جریبة. [ ج ُ رَ ب َ ] (اِخ ) ابن اشیم . نام شاعری است . (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ). ابن اشیم بن عمروبن وهب بن دنان بن فقعس اسدی فقعسی . آمدی گوید: او از شیاطین بنی اسد و از شعرای دوران جاهلیت بود و سپس اسلام آورد. از اوست :بدلت دینا بعد دین ق...
-
حملان
لغتنامه دهخدا
حملان . [ ح ُ ] (ع اِ) احمال . ج ِ حَمَل .بره ها. (منتهی الارب ). رجوع به حمل شود.- حب رأس حملان ؛ طبع شیر خشتی داشتن : فقال له بعض ندمائه : مااری ابا البختری الا یحب رأس الحملان . (تاریخ بغداد ابن الخطیب ج 4 ص 286). || ستور باربردار که کسی را دهن...
-
امانت
لغتنامه دهخدا
امانت . [ اَ ن َ ] (ع مص ، اِمص ) راستی . ضد خیانت . (منتهی الارب )(از اقرب الموارد) (آنندراج ). استواری در راستی . درستکاری . اخلاص و صداقت . امینی . (ناظم الاطباء). امین بودن . (فرهنگ فارسی معین ). امانت یعنی قرار دادن و بجا آوردن مقتضای عدالت در ا...
-
تعریض
لغتنامه دهخدا
تعریض . [ ت َ ] (ع مص ) سخن سربسته گفتن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (دهار).بکنایه سخن گفتن . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خلاف تصریح . متعد بالباء و باللام . و از این معنی است معاریض در گفتار و آن توریه است بچیزی ...
-
عرض
لغتنامه دهخدا
عرض . [ ع َ ] (ع مص ) پیدا و آشکارا گردیدن . (از منتهی الارب ). ظاهر شدن و آشکار گردیدن ، در حالی که دوام نیابد. (از اقرب الموارد). || پیدا و ظاهر ساختن . (از منتهی الارب ). ظاهر کردن . (از اقرب الموارد). آشکارا کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (زو...