کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عَامِلٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
antitermination factor
عامل پادپایانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← پادپایانگر
-
dispersing agent
عامل پراکنش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] یکی از افزودنیهای مورد استفاده در تولید پراکنهها که وظیفۀ آن آسانسازی پراکنش اجزای جامد در فاز مایع و افزایش پایداری مخلوط است متـ . پراکنشیار dispersant
-
condensation agent
عامل تراکم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی ترکیب شیمیایی که بهعنوان کاتالیزگر به پیشرفت واکنش کمک میکند
-
transitional factor
عامل تراگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] هر عاملی که گذار از لغزش به بازگشت را تسهیل کند
-
wetting agent
عامل ترشوندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ترکیبی که تماس مایع و سطح جامد را با کاهش کشش سطحی بهبود میبخشد
-
change agent
عامل تغییر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] عاملی که با مقابله با موانع موجود بر سر راه تغییر سبب دگرگونی در وضع موجود میشود
-
absorption factor
عامل جذب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] احتمال برهمکنش تابش ناشی از هستههای پرتوزایی که در یک اندام مشخص وارد میشوند
-
therapeutic agent
عامل درمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] هر عاملی که در پیشبرد فرایند درمان مؤثر است، مانند دارو یا درمانگر یا گروهدرمانی
-
transcription factor
عامل رونویسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی پروتئین که مستقیم یا غیرمستقیم موجب تنظیم مثبت یا منفی رونویسی میشود
-
site factor
عامل رویشگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] هریک از عوامل مؤثر در تشکیل یک رویشگاه جنگلی
-
biological agent
عامل زیستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ریزاندامگانهایی که باعث بیماری در افراد و گیاهان و حیوانات میشوند
-
constitutional factor
عامل سرشتاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] عاملی کاراندامشناختی که گمان میرود بر شخصیت و طبع و علت اختلالات خاص ذهنی و جسمی فرد تأثیرگذار باشد
-
protective factor
عامل محافظ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] هر عامل یا مواجههای که وجود آن احتمال بروز رفتار مخاطرهآمیز یا وقوع بیماری یا برآمدهای مشخص دیگری را کاهش میدهد متـ . محافظ
-
predisposing factor
عامل مستعدکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] عاملی که زمینه را برای بروز یک رفتار یا بیماری آماده میکند متـ . مستعدکننده
-
denaturing agent
عامل واسرشتن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] عاملی که خواص پروتئین را در محلول آبی تغییر میدهد