کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عوه عوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عوه عوه
لغتنامه دهخدا
عوه عوه . [ ع َ هَِ ع َ هَِ ] (ع صوت مرکب ) کلمه ای که بدان خرکره را خوانند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
واژههای مشابه
-
عوة
لغتنامه دهخدا
عوة. [ ع َوْ وَ ] (ع مص ) به معانی مصدر عُواء است . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). رجوع به عواء شود. || (اِ) آواز و فریاد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || کون و بن .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). عُوّة. رجوع به عُوّة ...
-
عوة
لغتنامه دهخدا
عوة. [ ع ُوْ وَ ] (ع اِ) کون و بن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). عَوّة. رجوع به عَوّة شود.
-
عوة
لغتنامه دهخدا
عوة. [ع َوْ وَ ] (اِخ ) ابن حجیبةبن وهب بن حاضربن وهب بن حرث بن مجزم بن سامةبن لؤی . جدی است جاهلی و بطنی از سامةبن لؤی را تشکیل میدهد که به «عَوّی » مشهور است . (از اللباب فی تهذیب الانساب ). و رجوع به عَوّی شود.
-
جستوجو در متن
-
تعویه
لغتنامه دهخدا
تعویه . [ ت َع ْ ] (ع مص ) خداوند شتر و کشت آفت رسیده شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || تعریس . (تاج المصادر بیهقی ). به آخر شب فرود آمدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تعریس قوم و کم خفتن آنان . (از اق...
-
عوهی
لغتنامه دهخدا
عوهی . [ ع َ ] (ص نسبی ) منسوب است به عوه که بطنی است . (از اللباب فی تهذیب الانساب ).