کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عوعو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
عوعو
/'o[w]'o[w]/
معنی
بانگ سگ؛ صدای سگ.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پارس، زوزه، واقواق
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
عوعو
واژگان مترادف و متضاد
پارس، زوزه، واقواق
-
عوعو
لغتنامه دهخدا
عوعو. [ ع َ ع َ / عُو عُو ] (اِ صوت ) بانگ سگ . فریاد سگ . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به آنندراج شود. پارس . عَفعَف . هَفهَف . هافهاف . وغوغ . وغواغ . واغواغ . وعوع . نُباح . (منتهی الارب ) : ازبرای جیفه عوعو تا به کی همچون کلاب بر سر مردار تا کی چو...
-
عوعو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) 'o[w]'o[w] بانگ سگ؛ صدای سگ.
-
عوعو
دیکشنری فارسی به عربی
نباح
-
عوعو
فرهنگ گنجواژه
صدای سگ.
-
عوعو
لهجه و گویش تهرانی
صدای سگ
-
واژههای مشابه
-
عوعو کردن
لغتنامه دهخدا
عوعو کردن . [ ع َ ع َ / عُو عُو ک َ دَ ] (مص مرکب ) بانگ کردن سگ . (فرهنگ فارسی معین ). پارس کردن . نَبح . نبیح . نُباح . (از منتهی الارب ). و رجوع به آنندراج و عوعو شود : مه فشاند نور و سگ عوعو کندهر کسی بر خلقت خود می تند.مولوی .
-
عوعو کردن
دیکشنری فارسی به عربی
عويل
-
جستوجو در متن
-
bow-wow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خندیدن، عوعو، وق وق، عوعو کردن
-
bowwow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چوبه دار، عوعو، وق وق، عوعو کردن
-
پارس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) pārs بانگ سگ در موقع حمله؛ عوعو.〈 پارس کردن: (مصدر لازم) عوعو کردن سگ.
-
پارس
فرهنگ فارسی معین
[ تر. ] (اِصت .) آواز سگ ، عوعو.
-
yapped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
yapped، زوزه کشیدن، عوعو کردن