کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عواق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عواق
لغتنامه دهخدا
عواق . [ ع َ واق ق ] (ع اِ) عواق النخل ؛ نهال ریزه ٔ خرما. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
-
عواق
لغتنامه دهخدا
عواق . [ ع ُ ] (ع اِ) آوازی است که از شکم ستور برآید وقت رفتار. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). صوتی است که از شکم دابه خارج میشود هنگام راه رفتن . (از اقرب الموارد). عَویق . رجوع به عویق شود.
-
واژههای همآوا
-
اواق
لغتنامه دهخدا
اواق . [ اَ قن ْ ] (ع اِ) ج ِ اوقیة. رجوع به اواقی شود.
-
اواق
لغتنامه دهخدا
اواق . [ اُ ] (اِخ ) (یوم ...) جایی است که یکی از جنگهای عرب در آنجا واقع شده است . (از معجم البلدان ).